20/08/2022

امل اوکراین!؛ پلی دیگر برای گذر از فاصله‌ها

قرار است زبانی جدید به پایگاه خبری امل اضافه شود و ما خرسندیم که بگوییم آن زبان جدید “اوکراینی” است. از روز دوشنبه اگر وبسایت امل را باز کنید و به گوشه‌ بالا سمت چپ نگاه کنید، واژه “اوکراینی” را در کنار عربی، فارسی و آلمانی خواهید یافت. نخستین خبر این صفحه نیز همان روز منتشر می‌شود. پس همین‌جا اعلام می‌کنیم که دوشنبه ۲۲ آگوست ۲۰۲۲ روز تولد صفحه “امل اوکراین!” است.

ما تولد این تیم را در کنار همکاران جدیدمان – نانا، دارکا و آنتون – جشن خواهیم گرفت. هر سه همکار جدید از اوکراین به آلمان آمده‌اند. نانا موروزووا و دارکا گورووا مدت کوتاهی است که به برلین رسیده‌اند و آنتون دوروک که اصالتا اهل خارکف است، از سال ۲۰۱۴ در آلمان زندگی می‌کند. هر سه ژورنالیست‌های حرفه‌ای با پیشینه کاری طولانی هستند.

اما چه شد که ایده امل اوکراین شکل گرفت؟

مدت کوتاهی از جنگ اوکراین گذشته بود و خبر ورود پناهجویان این کشور به دیگر کشورهای اروپایی، ازجمله آلمان، صدر اخبار رسانه‌ها بود. در آن‌ روزها بارها به ایستگاه مرکزی قطار برلین رفتم. تابلوی کوچکی در جای‌جای ایستگاه نصب شده بود با فلشی روی آن و جمله‌ای در کنارش که می‌گفت: «اوکراینی‌ها از این سمت». تصویر پرچم زرد و آبی هم رویش بود. شما هم حتما آن تابلوها را دیده‌اید و به‌دنبال آن فشار جمعیتی که از پله‌ها پایین می‌آمدند.

روزهای پس از آن مهمانان جدید را در شهر می‌دیدم. یک‌بار خانواده چهارنفره‌ای را در مغازه Tschibo دیدم که می‌خواستند قهوه بخرند، بار دیگر سه خانم اوکراینی را هنگام پیاده‌روی کنار رودخانه اشپری دیدم و دفعه بعد زن و مردی مسن را در سوپرمارکت Aldi که نمی‌دانستند آبمیوه کجاست. برخی به زبان انگلیسی خریدشان را می‌کردند و برخی دیگر حتی از پس چند کلمه هم برنمی‌آمدند و لحظاتی طولانی مکث می‌کردند تا جمله‌ای را در ذهنشان سرهم کنند و بگویند.

یادم به خودم می‌افتاد و به دوستان ایرانی، افغان و عرب زیادی که چند سال پیش تازه به آلمان رسیده بودیم. من آن‌روزها در شهر کوچکی زندگی می‌کردم و حتی یک کلمه آلمانی هم بلد نبودم. گرچه کارهایم را به زبان انگلیسی پیش می‌بردم، اما همچنان فاصله‌ای را بین خودم و آلمانی‌ها حس می‌کردم. بیشتر آلمانی‌های آن شهر انگلیسی نمی‌دانستند و همین باعث می‌شد که کارهایم در اداره‌ها سخت پیش بروند. نمی‌دانستم حزب حاکم بر آن ایالت کدام است و انتخاباتشان چه تاثیری در زندگیم دارد. همین ندانستن‌ها فاصله‌ای را در من ایجاد می‌کرد که مرا نه‌تنها از آدم‌ها بلکه از اتفاق‌هایی که در شهر می‌گذشت، بی‌خبر نگه می‌داشت. احساس می‌کردم بیگانه‌ام.

امسال وقتی پناهندگان اوکراینی را در خیابان‌های شهر می‌بینم، بیش از همه چیز “فاصله” را حس می‌کنم. فاصله‌ای که آن‌ها با مردم و محیط اطرافشان دارند. حالتی که آن خانواده چهارنفره قهوه‌شان را خریدند و فوری از Tschibo بیرون رفتند، جوری که گوشه لباسشان هم به کسی نخورد. انگار هیچ چیز مال آن‌ها نیست، نه مغازه‌ها، نه خیابان‌ها، نه فروشگاه‌ها. انگار بیگانه‌ای هستند که هیچ چیز به آن‌ها تعلق ندارد.

چند ماه پیش در جلسه هفتگی امل برلین، همکارم املود از تیم عربی به همین حس‌ها و تجربه‌های مشترک اشاره کرد. گفت که کار کردن در امل و نوشتن اخبار روزانه باعث شده که زودتر به شهر گره بخوریم. بفهمیم دور و برمان چه می‌گذرد و آن‌ها را به زبان مادری‌مان برای کسانی که هنوز آلمانی یاد نگرفته‌اند، بنویسیم.

همین خبرهای ریز و درشت روزانه و گزارش‌هایی که از مردم تهیه می‌شوند، فاصله‌ها را کمتر می‌کند و آدم‌ها را از انزوا و بیگانگی بیرون می‌آورد. املود در آن جلسه پیشنهاد کرد که «خوب است چنین امکانی را برای اوکراینی‌های تازه‌وارد نیز فراهم کنیم.» همگی با ایده‌اش موافقت کردیم و نخستین گام‌ها برای ایجاد صفحه‌ای خبری به زبان اوکراینی برداشته شد تا شاید پلی باشیم برای شکستن فاصله‌ها.

امروز خوشحالیم که این ایده به ثمر نشسته و قرار است سه ژورنالیست اوکراینی صدای برلین را به گوش هم‌وطنانشان برسانند و از آن‌‌ها برای برلین و آلمان بنویسند. من فکر می‌کنم در تحریریه کوچکمان که حالا دارد بزرگتر می‌شود، ژورنالیست‌هایی از سوریه، عمان، افغانستان، مصر، ایران و البته اوکراین تجربه‌های زیادی را با یکدیگر ردوبدل خواهند کرد و حرف‌های زیادی برای یکدیگر خواهند داشت.

متن: مریم مردانی

Bild: Amal Berlin!