Harry Nakos/AP/dpa
23/10/2025

آقای مرتس، من هم «دخترِ» همین جامعه هستم

فریدریش مرتس، صدراعظم آلمان، چند روز پیش با «مشکل» خواندن مهاجران در «چهره شهر» انتقادهای زیادی را برانگیخت. او پنج‌شنبه، ۲۳ اکتبر، در لندن منظور خود را از این جمله بیشتر توضیح داد و گفت که هدف او همه مهاجران نبوده است. در این دیدگاه، به این موضوع می‌پردازم.  

هفت روز پیش پس از شنیدن سخنان صدراعظم آلمان درباره مهاجران و «مشکل» خواندن آن‌ها، تصمیم گرفتم نظرم را بنویسم. گرچه او امروز در لندن توضیح بیشتری درباره این موضوع داد، اما همچنان فکر می‌کنم ناگفته‌ها را باید گفت. فریدریش مرتس گفت که آلمان به‌ویژه برای تامین نیروی کار به «مهاجران» نیاز دارد: «مهاجران با پیشینه‌های گوناگون امروز بخش جدایی‌ناپذیر اقتصاد و جامعه‌ی آلمان هستند و کشور بدون آن‌ها نمی‌تواند کار کند.» او درباره برداشتش از «چهره شهر» توضیح داد، آن‌چه که او را آزار می‌دهد آن دسته از مهاجرانی هستند که اقامت دائم و شغل ندارند و به قوانین آلمان پایبند نیستند.

خطاب به او می‌نویسم:

آقای مرتس وقتی شما به «چهره شهر» اشاره کردید و گفتید که مشکلش مهاجرین هستند، فورا به خودم فکر کردم. منی که همیشه خودم را به شکل انسانی دیده بودم که از کشورش گریخته تا زندگی تازه‌ای بسازد، حالا به شکل «مشکلی» دیده می‌شدم که چهره‌ آلمان را زشت کرده است. این تعریف را نه رهگذری تصادفی، که سیاستمداری مانند شما در مقام صدراعظم از هویت من و دیگر مهاجران کرده است. پس شوخی نیست و اگر بگویند حواستان نبوده، نمی‌توانم قبول کنم. مگر می‌شود که صدراعظم بی‌فکر حرف زده باشد؟

روز بعد شما در پاسخ به یک خبرنگار نه تنها حرفتان را پس نگرفتید، بلکه بر آن پافشاری هم کردید و گفتید که از «دخترانتان» بپرسید تا فورا جوابی واضح بدهند. یعنی صدراعظم آلمان مردم را برای گرفتن پاسخ به دخترانشان پاس می‌دهد. همین پاسخ نکته‌ای مهم در خودش دارد: شما ظاهرا می‌خواهید از زنان آلمانی در برابر خارجی‌ها حمایت کنید. آیا مسئله‌تان خدای ناکرده ناموس و ناموس‌پرستی است آقای مرتس؟ یعنی شما هم از گفتمان مردسالارانه استفاده می‌کنید تا بگویید روی دختران وطنتان غیرت دارید و نمی‌خواهید هیچ خارجی‌ای اذیتشان کند؟ یعنی شما فکر می‌کنید نقطه‌ضعف مردم جامعه آلمان «ناموس» است که با این پاسخ شما خون جلوی چشم‌هایشان را بگیرد، رگ غیرتشان بیرون بزند و بریزند سر خارجی‌ها بیرونشان کنند؟ نه، آقای مرتس. اگر این‌طور فکر کرده‌اید، باید بگویم اشتباه کرده‌اید. احتمالا یا شما می‌بایست رهبر کشور من می‌شدید یا من به کشوری اشتباه قدم گذاشته‌ام. نمی‌دانم اینستاگرام و تیک‌تاک را چک می‌کنید یا نه، اما دختران زیادی در پاسخ به شما دست دوست‌پسرهای خارجی‌شان را گرفتند، ویدیو پر کردند و به حرف شما خندیدند. پدرها و برادرانشان هم غیرتی نشدند که هیچ، آب هم از آب تکان نخورد.

گیرم که حرف شما از سر ناموس‌پرستی نبوده، اما چرا پای «دخترها» را وسط کشیدید؟ هرچه فکر می‌کنم، متوجه نمی‌شوم؛ می‌دانید چرا؟ چون من هم دختر هستم و دست بر قضا یک سالی است که تابعیت آلمانی گرفته‌ام. نمی‌دانم وقتی جمله‌تان را فرمول‌بندی می‌کردید، به دخترهای آلمانی با پیشینه مهاجرت هم فکر کرده بودید یا نه. از یک طرف خارجی هستم و به گفته شما، چهره‌ شهر را زشت کرده‌ام، از سوی دیگر، «دختر» تازه آلمانی‌ شده‌ای هستم که باز هم به گفته شما باید ازم حمایت شود. حالا سوال اینجاست: آیا می‌خواهید از من در برابر خودم حمایت کنید؟

شما در ادامه جمله‌تان گفتید که ورود مهاجران تا ۶۰ درصد کاهش پیدا کرده و در دولت ائتلافی دارید برای حل هرچه بیشتر این مشکل کار می‌کنید. حالا که مشکل «مهاجران» هستند، آیا می‌خواهید مشکل را حل کنید یا صورت مسئله را حذف کنید؟ صحبت‌های امروز شما را در لندن شنیدم و فکر می‌کنم تا حد زیادی به این پرسش پاسخ داده شد. اما خواستم اضافه کنم که با نگاهی پانوراما به «چهره‌ شهر» بهتر می‌توان مشکلات را دید، نه آن‌که از یک مسئله یا واقعیت اجتماعی «مشکل» ساخت و بر آن پافشاری کرد.

مشکل مواد مخدر در برلین بیداد می‌‌کند؛ مواد مخدری که برخی انواع آن در زیرزمین‌های همین شهر تولید می‌شوند. اطراف ایستگاه‌ قطار مرکزی شهرهایی مانند فرانکفورت و هامبورگ یا همین ایستگاه Zoologischer Garten یا Gölritzer Bahnhof برلین «مشکلاتی» وجود دارد که هم آلمانی‌ها در آن نقش دارند هم خارجی‌ها. در نگاهی کلی‌تر، به نظر شما به خطر افتادن دموکراسی در آلمان با قدرتگیری حزب‌های راستگرا خودش مشکل بزرگی نیست؟ برای نمونه، خبری که امروز در رسانه‌ها منتشر شد: کارشناسان امنیتی درباره احتمال جاسوسی حزب AfD برای روسیه هشدار می‌دهند.

این‌ها تنها چند مورد از مشکلاتی هستند که در چهره شهر دیده می‌شوند. بهتر نیست به‌جای آن‌که مردم را به «آلمانی‌ها» و «خارجی‌ها» تقسیم کنیم، برای همگرایی بکوشیم و دموکراسی را زندگی کنیم؟

نویسنده: مریم مردانی

Amal, Berlin!
Privacy Overview

This website uses cookies so that we can provide you with the best user experience possible. Cookie information is stored in your browser and performs functions such as recognising you when you return to our website and helping our team to understand which sections of the website you find most interesting and useful.