«نمیدانستم داشتن چادر (روسری) در آلمان برایم مشکل ساز شود، اما شد. مدتی در جستجوی کار بودم. سرانجام کار مطابق رشتهام را پیدا کردم. درخواست را فرستادم. برای مصاحبه کاری دعوتم کردند. همه چیز خیلی خوب پیش میرفت. در اخیر برایم گفتند. شما تمام شرایط کاری را که ما لازم داریم دارید. اما با چادر نمیتوانید به این کار ادامه دهید. یا باید چادرم را برمیداشتم و یا اینکه از این پیشنهاد کاری صرف نظر میکردم.» این مطلب را آرزو بانوی جوان افغان گفت.
آرزو از سه سال بدینسو در آلمان زندگی میکند. او به دلیل جنگ، ناامنی و وجود شرایط نامناسب برای زنان در افغانستان، تن به مهاجرت داد و با خانوادهاش به آلمان آمد. او در زادگاهش تا مقطع ماستری (فوق لیسانس) تحصیل کرده و از زمان آمدنش به آلمان مشتاقانه به آموزش زبان آلمانی ادامه داد. او در زبان آلمانی مدرک (C1) دارد. بعد از پایان آموزش زبان آلمانی و ارزشیابی مدارک تحصیلیاش، میخواست کاری را که به رشتهاش (اقتصاد) ارتباط دارد پیدا کند.
تلاش برای کاریابی
بعد از تلاش زیاد توانست آگهی استخدام مورد نظرش را بیابد و برای شغل دلخواهش درخواست بدهد. اما به دلیل داشتن چادر مجبور شد از پیشنهاد کاری منصرف شود. او میگوید: «من با چادر راحتترم و بیشتر احساس امنیت میکنم.» برای بار دوم بعد از تلاش دوباره در یکی از ادارات دیگر موفق به دریافت پیشنهاد کاری دیگر شد. اما پاسخ همان بود. «با چادر نمیتوانید اینجا کار کنید، متاسف هستیم!».
آرزو با والدیناش در دوسلدورف زندگی میکنند. اینبار او در جستجوی کار از دوسلدورف فراتر میرود. او در شهرهای همجوار نیز دنبال آگهیهای استخدام میگردد. بلاخره شغلی را در شهر بُن پیدا میکند و تصمیم میگیرد به آنجا نقل مکان کند. حالا او در یکی از ادارات در بخش منابع بشری (Personalsachbearbeiter) کار میکند. از کارش هم خیلی راضی است. او افزود: «خوشحالم که کار مورد نظرم را پیدا کردم. از کارم راضی استم. اما مجبور شدم برای اینکار، در یک شهر دیگر و دور از خانوادهام زندگی کنم.»
تجربهای مشترک
نه تنها آرزو بلکه منال بانوی جوان و مادر دو کودک که در سه سال اخیر از سوریه به آلمان آمد نیز تجربه مشابه دارد. منال در برلین زندگی میکند. او میخواست شش هفته دوره کارآموزیاش را در یکی از آرایشگاهها به آرایشگری بپردازد. اما به دلیل داشتن چادر، پاسخ منفی دریافت کرد. از این لحاظ مجبور شد در بخشی دیگری یعنی فروشندگی دنبال پیدا کردن دوره کارآموزی بگردد. بالاخره بعد از چند روز تلاش و جستجو در یکی از فروشگاههای لباس، توانست با داشتن چادر دوره کارآموزیاش را بگذراند. او با این وضع نگران آیندهای کاریاش است.
این نه تنها تجربه مشترک آرزو و منال، بلکه دغدغهای شمار زیادی از زنان افغان و عربزبان و زنان مسلمان دیگری است که نمیخواهند در محیط جدید، چادرشان را کنار بگذارند. آنان میگویند که با این پوشش بزرگ شدهاند. جزء از فرهنگ شان است و با آن احساس آرامش میکنند. و با کنار گذاشتن آن، نمیخواهند احساس امنیت و جزء از ارزشهای شان را که به آن پابندند، کنار بگذارند.
(آرزو اسم مستعار بانوی است که نخواست از وی نام برده شود.)
شاهجهان احمدی
Photo: Shah Jahan Ahmadi