Bild: Pirusan Mahboob

انتخابات تورینگن؛ گفت‌وگو با پیروزان محبوب، تاجر فرش ایرانی در ارفورت

شهروندان ایالت‌های شرقی آلمان روز یکشنبه، اول سپتامبر ۲۰۲۴، پای صندوق‌های رای می‌روند تا در انتخابات پارلمان‌های ایالتی شرکت کنند. با پیروزان محبوب، تاجر فرش ایرانی در ارفورت، درباره حال و هوای انتخابات در این شهر گفت‌وگو کرده‌ام. او معتقد است که در بررسی شرایط کنونی نباید تاریخچه کهن این ایالت را نادیده گرفت چرا که تورینگن زادگاه مارتین لوتر و گوته است. او می‌گوید: «ارفورت یکی از زیباترین شهرهای آلمان است و پوپولیست‌هایی مثل آ.اف.د در آن دوام نمی‌آورند.»

پیروزان محبوب از پدر و مادری ایرانی در ایالت بایرن متولد شده است. تا پنج سالگی در آلمان بوده، بعد به ایران می‌رود. در کودکی شاهد جنگ ایران و عراق بوده و در ۱۹ سالگی دوباره به آلمان برمی‌گردد. می‌گوید: «زمانی‌که در کودکی با خانواده به ایران رفتیم، چهره واقعی انقلاب را دیدیم. خانواده و مخصوصا مادرم دوست نداشتند در ایران بمانند. خانواده من از ۱۹۵۸ میلادی در کار تجارت فرش هستند. وقتی به آلمان برگشتم به عنوان فروشنده در کنار مادرم مشغول به کار شدم و پس از چند سال مستقل شدم و الان شرکت خودم را دارم.»

هویت خودتان را چطور تعریف می‌کنید؟ خودتان را بیشتر ایرانی می‌دانید یا آلمانی؟

من در وحله اول خودم را یک آلمانی سوسیال دموکرات می‌دانم؛ یک آلمانی علاقه‌مند به هنر و ادبیات، تجارت، فعالیت‌ها و پروژه‌های داوطلبانه. سال‌هایی که در ایران زندگی کردم، هموطنانم من را ایرانی کامل نمی‌دانستند به دلیل عقایدم، ایدئولوژی‌ام و نحوه برخوردم با جامعه یهودیان دنیا. من ۱۴ سال در ایران بودم و ۳۸ سال در آلمان زندگی کرده‌ام. مادرم در آلمان خاکسپاری شده و خودم هم پس از مرگ در کنار او خواهم بود نه در بهشت زهرای تهران. خوشبختانه هیچ آخوندی مرا خاک نخواهد کرد.

روز یکشنبه در تورینگن انتخابات برگزار خواهد شد. آیا شما رای می‌دهید؟

محل زندگی‌ من در ایالت نوردراین وستفالن است و سوسیال دموکرات این ایالت هستم، اما کمپانی من در شهر ارفورت قرار دارد. در غرب آلمان، ما خارجی‌ها خودمان صاحبخانه هستیم و دست بیورن هوکه و دار و دسته‌اش به ما نخواهد رسید. چون محل زندگیم در ایالت تورینگن نیست، نمی‌توانم این‌جا رای بدهم، اما دوستان و کارمندانم رای می‌دهند.

فضای انتخاباتی را در ایالت تورینگن چطور می‌بینید؟ با توجه به این‌که در نظرسنجی‌ها حزب آ.اف.د پیشتاز بوده، شما چطور این انتخابات را پیش‌بینی می‌کنید؟

درست است که الان نیروهای پوپولیستی و دست راستی در تورینگن قدرت گرفته‌اند، اما فراموش نکنیم که این‌جا ایالت اصلاحات کلیسای مسیحی است. این‌جا ایالت مارتین لوتر، گوته، شیلر و نیچه است. جشن تولد یوهان وولفگانگ گوته، شاعر آلمانی، هر سال در تورینگن برگزار می‌شود.

من حدودا ۲۰ ساله بودم که بنای یادبود گوته و حافظ را به افتخار عشق و مهر گوته به حافظ شیرازی در وایمار بنا کردند. آن زمان به عنوان یک ایرانی عاشق شعر و ادبیات در این مراسم شرکت کردم. فکر نکنید بیورن هوکه و آ.اف.د الان در این ایالت معروف هستند؛ نه، به نظر من مارتین لوتر بسیار ارزنده‌تر و تاریخی‌تر و ماندنی‌تر است. بیورن هوکه یک پدیده گذرایی است که امروز هست و فردا نیست.

به نظر شما در حال حاضر دلیل محبوبیت حزب آ.اف.د در تورینگن چیست؟

Pirusan Mahboob

در پاسخ به این سوال بهتر است کمی به عقب برگردیم. ایالت‌های شرقی آلمان دو بار دیکتاتوری را تجربه کرده‌اند: نازی‌ها و پس از آن کمونیست‌ها. یادم است که در دهه ۹۰ از ایالت‌های شرقی به غرب مهاجرت می‌کردند که کار پیدا کنند. مجبور بودند خانه و زندگی و شهرشان را در جستجوی زندگی بهتر ترک کنند. گاهی حتی مورد تحقیر هم قرار می‌گرفتند و به عنوان پناهنده به آن‌ها نگاه می‌شد؛ انگار که شهروند درجه دو بودند.

من به عنوان یک ایرانی که مهاجرت کرده می‌توانم بفهمم که روح آلمان شرقی‌ها از همان دردهایی رنجیده که ما خارجی‌هایی که این‌جا بعضا مورد تبعیض و تحقیر قرار گرفته‌ایم. این را از نزدیک تجربه کرده‌ام. مردم آلمان شرقی خیلی بیشتر از آلمان غربی‌ها زحمت کشیده‌اند تا به جایی برسند. آن‌ها هیچ صنعتی نداشتند؛ شوروی بسیاری از کارخانه‌های این‌ها را از آلمان خارج کرده بود. آن‌ها حتی برنامه اساسی برای مدیریت اقتصادی هم نداشتند و بازارها و مارکت‌ها برایشان باز نبود.

کسی را تصور کنید که در سال ۱۹۶۰ در آلمان شرقی به دنیا آمده است. چنین کسی ۲۰ سال در DDR زندگی کرده، بعد از اتحاد دو آلمان هم دچار سرگشتگی شده است. امنیت شغلی نداشته و نمی‌دانسته کاپیتالیسم چگونه کار می‌کند. نمی‌دانسته پس از فروپاشی کمونیسم و سوسیالیسم چگونه برای خانواده‌اش امنیت به ارمغان بیاورد. پس از همه این‌ها واحد پول عوض می‌شود و مجبور می‌شود مارک بدهد و یورو بگیرد. چند سال بعد، جنگ‌ها در دنیا اتفاق می‌افتد و این‌همه مهاجر به کشورش می‌آید.

شهر ارفورت پس از گذراندن این مسیر طولانی و سنگلاخ، الان به موفقیت رسیده است. ارفورت ما الان یکی از زیباترین شهرهای آلمان شده است. این شهر، تاریخی دو هزار ساله دارد و ۹۰۰ سال زندگی یهودیان در این شهر بسیار زیبا است. مردم این‌جا مسیری سخت و پر از مشکل را از سر گذرانده‌اند، آن‌ها حتی در زمان آلمان شرقی آزادی سفر نداشتند. آن‌ها امروز پس از این همه سختی به نتیجه رسیده‌اند. این همزمان شده با ورود پناهندگان به این‌جا. برداشت من این است که این مردم احساس می‌کنند آنچه را که به سختی و کندی به‌دست آورده‌اند، دیگران دارند سریع‌تر به آن می‌رسند.

در این میان، پوپولیست‌هایی که سعی دارند احساسات مردم را جریحه‌دار کنند، حسادت مردم را تحریک می‌کنند و در نهایت مردم را می‌ترسانند. از سوی دیگر، تعدادی از مهاجرین هم اسلام سیاسی را با خودشان به این‌جا آورده‌اند و مثل حادثه زولینگن، موجب ناراحتی مردم می‌شوند.

جامعه ایرانیان ارفورت بیشتر چه گرایش حزبی دارند؟

بیشتر ایرانی‌هایی که به آلمان آمده‌اند از اسلام سیاسی فرار کرده‌اند. برای همین برایشان سخت نیست که شرایط را درک کنند. ایرانی‌های شاخصی در این‌جا زندگی می‌کنند و تحصیلات بالایی دارند. بیشتر ایرانی‌هایی را که من این‌جا می‌شناسم به حزب‌های دموکرات رای می‌دهند.

در پایان اضافه می‌کنم که من به خاطر گوته به ارفورت آمده‌ام. گوته عاشق حافظ و ادبیات ما بوده است. من به خاطر این عشق به این ایالت آمدم و کسانی مثل هوکه نمی‌توانند مرا از این ایالت بیرون کنند.

گفت‌وگو: مریم مردانی

Bild: Pirusan Mahboob