افتتاح بزرگترین موزه مصر با حضور رهبران و مقامهای بینالمللی، از جمله رئیسجمهور آلمان فرانک-والتر شتاينمایر، بار دیگر بحث بازگرداندن مجسمه نیمتنه ملکه نفرتیتی از برلین به مصر را داغ کرده است. این مسئله به ویژه با انتقاد مورخان آلمانی همراه شد که میگویند مالکیت کنونی مجسمه هنوز از نظر قانونی مشخص نیست و شرایط انتقال آن به کشور مبدأ باید روشن شود.
روزنامههای آلمانی از مالکیت قانونی آلمان دفاع میکنند
چندین روزنامه آلمانی مالکیت آلمان بر مجسمه نفرتیتی را قانونی دانسته و حق کشورشان در نگهداری این اثر هنری را تأیید کردهاند. برای نمونه، سایت rbb24 با مضمونی تحت عنوان «ملکهای که بازنمیگردد» به این موضوع پرداخته است. در مقابل، باستانشناسان مصری خواستار بازگرداندن این مجسمه هستند تا در موزه جدید، محل مناسبی برای نمایش آن فراهم شود.
اهمیت این مناقشه زمانی بیشتر آشکار شد که تصویر نفرتیتی برای تبلیغ جشن ۲۰۰ سالگی موزه جزیره موزهها (Museumsinsel) در برلین استفاده شد. حتی برخی اتوبوسهای شرکت Flixbus تصویر نفرتیتی را با این شعار منتشر کردند: «بعد از ۳۰۰۰ سال، نفرتیتی هنوز باوقار سفر میکند. حالا نوبت توست.»
تاریخچه انتقال نفرتیتی از مصر به آلمان
در دسامبر ۱۹۱۲، لودویگ برشارت، باستانشناس آلمانی، در جریان کاوش در کارگاه مجسمهسازی تحتمس در شهر باستانی «آخناتون» (عمارنه کنونی)، نیمتنه مشهور نفرتیتی را یافت. قوانین آن زمان تصریح میکرد که مصر باید تمام اکتشافات برجسته را برای خود نگه دارد و تنها یافتههای کماهمیتتر میان مصر و تیمهای کاوش تقسیم میشد. با توجه به ارزش تاریخی و هنری این اثر، بسیاری از کارشناسان تردید دارند که مصر اجازه خروج آن را داده باشد. در آن دوره، مصر زیر سلطه بریتانیا قرار داشت و اداره آثار باستانی نیز در اختیار فرانسویها بود و بورشرت مجوز کاوش را از همین اداره دریافت کرده بود.
آیا مجسمه ربوده شده است؟
بسیاری از مصرشناسان معتقدند برشارت مجسمه را در صندوق چوبی و با پارچه و گل پیچیده و منتقل کرده تا ارزش واقعی آن پنهان شود. شواهد این نظریه شامل نمایش سایر آثار کاوش در برلین در سال ۱۹۱۳ به جز مجسمه نفرتیتی است که تنها پس از ۱۲ سال به نمایش گذاشته شد. کتاب «Das Tal» نوشته فیلیپ فاندنبرگ نیز رفتار برشارت را پس از کشف مجسمه مستند کرده است. مجسمه ابتدا تنها برای قیصر ویلهلم دوم نمایش داده شد و سپس تا سال ۱۹۲۴ مخفی ماند. بر اساس منابع موزه، جیمز سیمون، حامی مالی کاوشها، مجسمه را در ویلای خود در برلین نگه داشت و در سال ۱۹۲۰ به موزه به صورت امانت دائمی اهدا کرد.
روایت رسمی آلمان و تداوم پرسشها درباره مالکیت نفرتیتی
مسئولان آلمانی همچنان بر مالکیت قانونی نیمتنه نفرتیتی تأکید دارند و آن را بخشی از میراث فرهنگی پروس در برلین میدانند، اما این روایت با انتقادهایی از سوی پژوهشگران آلمانی و مصری روبهروست. آنان میگویند مقامهای برلین تمایلی به بررسی جزئیات مبهم ورود این اثر ندارند و این موضوع میتواند حقوق مصر را نادیده بگیرد. سمیر جرجیس، نویسنده مصری، نیز در مقالهای در روزنامه «تاتس» در سال ۲۰۰۷، نفرتیتی را نمونهای از آثار هنری غارتشده توصیف کرده و روایت رسمی آلمان را ناکافی دانسته است.
مطالبات مصر برای بازگرداندن نفرتیتی
مصر از دهه ۱۹۲۰، پس از آگاهی از وجود مجسمه، بارها خواستار بازگرداندن نیمتنه نفرتیتی شده است. نخستین درخواست رسمی در سال ۱۹۲۵ مطرح شد و مذاکرات طولانی میان دو کشور آغاز گردید، اما آلمان همواره مخالفت کرد. این مخالفتها تا جایی پیش رفت که حضور باستانشناسان آلمانی در مصر محدود و سپس غیرقابل پذیرش شد. تلاشهای دیپلماتیک تا اوایل دهه ۱۹۳۰ ادامه یافت، اما به نتیجه نرسید. حتی در دوران ناسیونالسوسیالیسم، زمانی که هیتلر قصد داشت مجسمه را «آلمانی» معرفی کرده و در موزهای ویژه به نمایش بگذارد، روند بازگرداندن آن بهطور کامل متوقف شد.
حمایت آلمانیها برای بازگشت مجسمه
در دهههای اخیر، گروهی از نویسندگان، پژوهشگران و چهرههای فرهنگی آلمان مشروعیت درخواست مصر برای بازگرداندن نیمتنه نفرتیتی را تأیید کردهاند. در سال ۱۹۸۴، جِرد ف. باتزینسکی، روزنامهنگار، و هربرت گانسمایر، مدیر موزه Bremer Übersee، کتابی منتشر کردند که در آن نقش اروپا بهعنوان «گنجینۀ جهان سوم» را زیر سؤال برده و با عنوان «نفرتیتی میخواهد به خانه برگردد» آشکارا از بازگرداندن این اثر حمایت کردند.
بریجیت شومان، سیاستمدار حزب سبز، نیز در سال ۱۹۹۲ با ارسال نامهای به مؤسسه میراث فرهنگی پروس، نسبت به «مشروعیت کامل ماندن مجسمه در برلین» ابراز تردید کرد.
یورگن زیمرر، مورخ و استاد تاریخ استعمار و نسلکشی در دانشگاه هامبورگ، نیز معتقد است بسیاری از آثار مصری در موزههای آلمان عملاً محصول دوران استعمار هستند. بهگفتۀ او، مصریان در آن زمان هیچ اختیاری درباره خروج آثار نداشتند، زیرا قوانین تقسیم یافتههای باستانی توسط بریتانیا و فرانسه، دو قدرت استعمارگر و متولیان اداره آثار، تعیین میشد. زیمرر میگوید این شیوه تقسیم، نوعی «حق استعماری» بود که استعمارگران برای خود تعریف کرده بودند و از نظر او، نفرتیتی در واقع ربوده شده است.
متن و عکس: ایمان هلال/ بخش عربی تحریریه امل
ترجمه: نیلاب لنگر
