نسترن مکارمی نویسنده و شاعر ایرانی است که سال گذشته با دریافت بورسیه DAAD برای هنرمندان به برلین مهاجرت کرده است. از او تاکنون پنج رمان، دو مجموعه داستان کوتاه و یک کتاب شعر منتشر شده. شناختهشدهترین رمان او «توتال» نام دارد که به بازی قدرت در صنعت نفت میپردازد.
مکارمی روز گذشته، ۱۷ اکتبر، در گفتوگویی با ماتیاس تسایزکه در نمایشگاه کتاب فرانکفورت درباره چگونگی نگارش کتابها و مسئلهی سانسور در ایران گفت و بخشی از آخرین رمان خود را خواند.
در رمان «توتال» از اِلِمانهای گوناگونی مانند فانتزی، اسطوره، واقعیت سیاسی و استعمارگرایی استفاده شده. مکارمی در پاسخ به تسایزکه درباره چگونگی نگارش این رمان گفت:
توتال نام یک شرکت مشهور نفت است و برای ایرانیها نامی آشناست. من این رمان را برای پدرم نوشتم که در شرکت نفت کار میکرد. رمان در عین حال، به این مسئله میپردازد که نفت چگونه وارد ساختار قدرت میشود و راه به سوی استعمارگرایی میبرد. المان «فانتزی» را بهدلیل سانسور در ایران انتخاب کردم؛ جایی که ما نمیتوانیم مستقیما به موضوعهای مربوط به دولت بپردازیم.
کتاب دیگر شما، «اسفار پریشانی»، کمی پیش از مهاجرتتان به آلمان چاپ شده. کمی در مورد آن بگویید.
این کتاب در مورد بحران آب و تظاهرات ناشی از آن است. پیش از آنکه اعتراضها درمورد بحران آب در ایران شروع شود، نوشتن رمان را آغاز کرده بودم. در نیمه راه نوشتن بودم که اعتراضات اتفاق افتاد. شاید چیزی شبیه پیشگویی در این داستان اتفاق افتاده باشد.
این کتاب بهطور زیرزمینی چاپ شده است. شما سانسور را چگونه تجربه کردهاید؟
سانسور در ایران تاریخی طولانی دارد. بگذارید داستانی برایتان تعریف کنم: وقتی نوجوان بودم، فیلم «سینما پارادیسو» را در تلویزیون ایران میدیدم که بهشدت سانسور شده بود؛ طوریکه اصلا فیلم را نفهمیدم و نتوانستم اهمیت آنرا دریابم. چند سال بعد، فیلم اصلی را دیدم و تازه فهمیدم که ایده پشت فیلم چه بوده و چرا ارزشمند است. در ایران همین اتفاق در مورد ادبیات هم میافتد.

آیا شما از دیدگاه فمنیستی داستان مینویسید؟
فکر میکنم درست نیست که «ادبیات زنان» را «فمنیستی» بنامیم. وقتی «توتال» را مینوشتم، برخی منتقدان در حمایت از آن میگفتند مهم است که یک زن میتواند درباره نفت بنویسد. من از این حرف تعجب میکردم و میپرسیدم که آیا فکر میکنید من به عنوان یک زن آنقدر باهوش نیستم که در اینباره بنویسم؟ ادبیات را نمیتوانیم به زنانه و مردانه تقسیم کنیم. ما فقط «ادبیات» داریم.
از ژانویه در برلین زندگی میکنید. مهاجرت چه تاثیری بر نوشتن شما داشته؟ آیا اینجا هم سانسور را احساس میکنید؟
مهاجرت فرصتی برایم ایجاد کرده که میتوانم در آزادی بنویسم. من از دو سال پیش دیگر نمیتوانستم بنویسم و ذهنم قفل شده بود، اما اینجا به آرامی احساس میکنم که دوباره نوشتن به سراغم آمده است.
آیا پروژه دیگری در دست دارید؟
بله، روی یک رمان سیاسی جدید کار میکنم.
کتابهای نسترن مکارمی در درگاههای آنلاین فارسی مانند «فیدیبو» در دسترس علاقهمندان به ادبیات داستانی و شعر قرار دارند. رمان «توتال» نیز بهتازگی به زبان انگلیسی ترجمه شده و سال آینده در انتشارات دانشگاه سیراکیوز آمریکا منتشر خواهد شد.
گزارشی از مریم مردانی
Bilder: M.Mardani
