شمیم فروتن، شاعر و نویسنده جوان افغان به تازگی کتابی را زیر نام «معلق در میان مرگ و آزادی» نوشته است. او دراین کتاب تلاش کردهاست تا آشفتگیهای روحی و مهاجرت را بیان کند. رسانهای امل با او گفتگویی انجام داده است.
امل: بانو شمیم در مورد خودتان بگویید؟
شمیم فروتن: من حس مشترکی بادی هستم که شاخچههای بی برگ و بار را تکان میدهد.
یا هم شاید به قول زنده یاد الهام اسلامی
جغد پیری هستم
که شیشهای نیافتهام برای تاریکی
میترسم رویایم به شاخهها گیر کند
می ترسم بیدار شوم .
به طور خلاصه میتوان گفت من حس مشترک جغدی در میان تند بادی هستم که دنیایم در تاریکی عجیبی فرو رفته؛ اما نه آنقدر تاریکی که آشفتگی روحم را از چشمم پنهان کند.
امل: چرا در شعر نوشتن سبک غزل را برگزیدهاید آیا برتری در این سبک میبینید؟
شمیم فروتن : هر سبکی ارزشها و زیباییهای خودش را دارد، من فکر میکنم شاید غزل به خاطر شعور عمیق و آهنگین بودنش نزد من بیشتر محبوب است، چون غزل به طرز عمیقی در احساساتم شناور میشود، البته بیشتر غزلهای پُست مدرن، چون غزلهای پُست مدرن معمولا به شکلی نوین و متفاوت با سنتهای قبلی غزل نگاشته میشوند و شاعران به طور خلاقانه با سنتشکنی و استفاده از زبان مدرن و یا هم ممکن با استفاده از زبان عامیانه احساسات و تجربیات خود را درون شعر میریزند که این نوع غزلها برای من جذابیت بیشتر دارند.
امل : با توجه به مشکلات مهاجرت چطور تصمیم به چاپ کتاب گرفتید؟
شمیم فروتن: مجموعه از غزلهای چاپ شده من نیز مجموعه از آشفتگیهای روحی و آشفتگیهای مهاجرت است که منتشر شدهاست. در این ارتباط قدردان دوستانی هستم که تشویقم کردند تا بتوانم اولین مجموعه از غزلهایم را بنام (معلق در میان مرگ و آزادی) منتشر کنم.
امل: مجموعه اشعار (معلق در میان مرگ و آزادی) دارای چه محتوای بوده و چقدر مورد استقبال قرار گرفته و به نظر شما استقبال مردم چه تاثیری برای نویسنده دارد؟
شمیم فروتن: کتاب (معلق در میان مرگ و آزادی) سفر پر فراز و نشیب از واقعیتهای زندگیمن است.
این کتاب برای من نه فقط یک کتاب شعر، بلکه یک تجربهٔ عمیق چندین ساله است که خوشبختانه تا هنوز خیلی خوب مورد استقبال دوستان و عزیزان اهل شعر و ادب قرار گرفته است.
به نظر من در کل، استقبال خوب از یک اثر میتواند به نویسنده انگیزهٔ اعتماد به نفسِ به سزایی را برای ادامهٔ کارهای بعدی او داشته باشد.
امل: مهاجرت چه تأثیری روی اشعار تان داشته است؟
شمیم: در قدم نخست مهاجرت پیچیدگیهای فراوانی در زمینهی اجتماع ،فرهنگ و زبان به همراه دارد. مواجه شدن با چالشهای فرهنگی و زبانی، دوری از فامیل و دوستان، بروز تنشهای روانی و هویتزدایی، همه و همه از جمله فشارهای هستند که میتوانند تاثیر مستقیم بر شعرهای شاعران داشته باشند. اما در کنار این همه چالشها برای شاعران همچنان فرصت جدید برای ارتقای ظرفیت به عنوان یک تجربهی جدید نیز مساعد میکند که با استفاده از زمان و مکان یک شاعر میتواند ویژگیهای جدید را در شعرهای خود بیفزاید.
امل: زندگی در افغانستان و زندگی در غربت چه تفاوتهای دارد ؟
شمیم فروتن: هر چند زندگی دختران قبل از حکومت طالبان هم با تحریمها و محدودیتهای به همراه بود که بر خواستهها و آرزوهای آنها تأثیر میگذاشت، اما به طور نسبی اکثریت دختران برخورداری از حقوق و فرصتهایی بیشتری نسبت به امروز داشتند.
از نظر من زندگی در کشور خود ما میتواند به دلایل مختلفی جذاب باشد، از جمله ارتباط با خانواده و دوستان، فرهنگ و زبان مشترک خصوصا تعلق داشتن خاطر به جامعهای که پارهٔ از تن ما است؛ اما نه با حضور گروه تروریستی طالبانی که هیچ حقوق را برای زنان قائل نیستد.
همچنان زندگی در غربت هم با آنکه در شروع دشواریها و پیچیدهگیهای خودش را دارد؛ اما با آن هم امکان فرصتها و مزایای متعددی نیز برای افراد مساعد است که نمیتوان از آن چشم پوشی کرد.
امل: به کدام شاعر بیشتر علاقمند هستید و در ضمن نظر تان در مورد شعر جوان کشور چیست؟
با آنکه نمیشود به این راحتی در بارهٔ اشعار مولانا سخن گفت؛ اما به صراحت میتوانم بگویم که هر واژه مولانا برای من تجربهٔ سفریست به دنیایی لاهوتی اشراق و شهود و گنجینه پرباریست از عرفان.
با آنکه به سبب سرشت نا آرامم اشعار فروغ را بیشتر میپسندم و سخت این شاعر را دوست میدارم؛ اما به قدرت کلام مولانا ارادت خاصی دارم و اشعار پست مدرن مهدی موسوی نیز برای من فوقالعاده هستند.
همچنان در مورد شاعران جوان امروز افغانستان میتوان گفت که شاعران جوان امروز در سطوح مختلفی قرار دارند و در میان کثرت شاعران که امروز شعر میسرایند، هستند محدود شاعران که خیلی آگاهانه قلم بر میدارند.
کتاب خانم فروتن دارای ۱۰۰ صحفه است و به تعداد ۱هزار جلد به چاپ رسیده است.
سید قدیر وفا
Photo: Shamim Forotan