شاید برای کمتر نوجوانی پیش بیاید که از شهری کوچک با جمعیت نُه هزار نفری سوار اتوبوس شود و بدون پیشبینی قبلی سر از شهری بزرگ و شلوغ مانند برلین درآورد. همانطور که روزنامه تاگزاشپیگل نقل میکند، این اتفاق در ماه فوریه برای نوجوانی افتاد که تنها بهدلیل رزرو اشتباه بلیت به برلین رسید. در آنجا اما یک راننده تاکسی به کمک او شتافت…
لِنی، پسر نوجوان ۱۴ ساله، که با فلیکسبوس به مقصد فورتسهایم در حرکت بود، غروب یک روز آخر فوریه مجبور شد در برلین پیاده شود. پدرش چند روز پیش برای او بهصورت آنلاین بلیت خریده بود، اما بلیت اشتباهی به مقصد برلین رزرو شده بود. لنی که از شهر کوچکی به نام فولکباخ در جنوب ایالت بایرن آمده بود، در ایستگاه اتوبوسها (ZOB) پیاده میشود و با نگرانی سمت تاکسیها میرود. در آنجا سوار تاکسی مجید اسداللهی، راننده ایرانی، میشود. لنی پس از تماس تلفنی با مادرش، قرار میشود که در ایستگاه اتوبوس منتظر بماند تا مادر از بایرن خودش را برساند. مجید که متوجه نگرانی مسافر خود میشود با مادر لنی صحبت میکند و میگوید که درست نیست این نوجوان برای مدتی طولانی در ایستگاه بماند. او پیشنهاد میکند که برای مسافرش توری در برلین بگذارد تا نگرانی لنی کمتر شود و مادر از بایرن برسد. مجید سپس عکس تاکسی خود و دیگر اطلاعات را برای مادر لنی میفرستد. او آن شب از دیگر مسافران خود چشمپوشی میکند.
به گفته تاگزاشپیگل، مجید با آرامش و دانش خود از برلین مکانهای تاریخی گوناگونی مانند دروازه برندنبورگ، رایشستاگ و میدان پوتسدام را به مسافرش نشان میدهد. او سپس در خیابان ۱۷ ژوئن لنی را به شام دعوت میکند، اما لنی اصرار میکند که هزینه شام را پرداخت کند. به این ترتیب، مجید از او قول میگیرد که لنی بار دیگر در برلین مهمان او شود. درنهایت مادر لنی در بزرگراهی نزدیک پوتسدام به آنها میپیوندد و پسرش را در آغوش میکشد.
گرچه مجید آن شب شیفت کاری خود را انجام نداد، اما کمک او برای خانواده لنی بسیار ارزشمند بود. ولدنر، رییس تاکسیرانی برلین، از تعهد کاری مجید تقدیر کرد و برای جبران هزینههای آن شب به او پاداش داد.
مجید اسداللهی سال ۱۹۶۴ در ایران به دنیا آمد و در سن ۲۱ سالگی برای تحصیل پزشکی به مونستر آلمان مهاجرت کرد. او سپس علاقه خود را به این رشته از دست داد، تحصیل را رها کرد و به برلین مهاجرت کرد. او برای پنج سال در غرب اشپانداو به عنوان نجات غریق کار کرد و از سال ۱۹۹۲ بهعنوان راننده تاکسی در شیفت شب مشغول به کار شد.