هالووین (Halloween) یا Hallows’ Evening به معنی عصر قدیسان است و در شامگاه ۳۱ اکتوبر برگزار میشود و یکی از آئینهای مسیحی است. مردم معمولا در این روز در مهمانیها شرکت میکنند. تهیه کدوی تنبل، روشن کردن آتش، بازدید از خانههای وحشت، تعریف کردن قصههای وحشتناک و دیدن فیلمهای ترسناک از ویژگیهای این مراسم است. اما جدا از مساله مذهبی آن، این مراسم به نوعی به کودکان تعلق میگیرد زیرا کودکان در این شب چه مسیحی، مسلمان، یهودی و یا خداناباوران لباسها و ماسکهای وحشتناک میپوشند، به درب خانهها میروند و شکلات و شیرینی جمع میکنند. هفتهها قبل از هالووین مغازهها انواع ماسکهای ترسناک مربوط به این شب را برای فروش میآورند و والدین ناگزیر از خریداری این ماسکها برای کودکان شان هستند.
بسیاری از پناهندگانی که تازه از کشورهای افغانستان، ایران، سوریه و عراق به آلمان آمدهاند با هالووین آشنایی ندارند، زیرا در این کشورها که اکثریت شهروندان شان مسلمانان هستند، چنین مراسمی وجود ندارد و هنگام اقامت در آلمان متوجه آن میشوند. اکثر جمعیت این کشورها مسلماناند و همچنان برخی هم براین باورند که این جشن نوعی شیطانپرستی است.
پناهنده افغان که نمیخواهد هویتاش افشا شود میگوید که او مراسم هالووین را برای شادی فرزندانش دوست دارد: «زمانی که تازه به آلمان آمده بودم از چگونگی این مراسم خبر نداشتم زیرا در افغانستان چنین جشنی وجود ندارد و حتی برخی از پناهندگان، آن را مترادف شیطانپرستی میدانند و کودکانشان را از رفتن به این جشن منع میکنند. بخاطری نخواستم نامم در گزارش برده شود، زیرا برخی از اعضای خانواده و دوستانم در آلمان زندگی میکنند و آنها نیز متاسفانه به این باورند که این یک جشن مذهبی مسیحی است و به کودکانشان اجازه نمیدهند ماسک بپوشند و یا برای جمع کردن شکلات و شیر به درب منازل همسایه بروند.»
از او میپرسم که چرا برخیها به این باورند که پوشیدن ماسک و یا جمع کردن شکلات توسط کودکان به باورهای مذهبی کودکان آسیب میرساند؟
میگوید: «متاسفانه برخی افراد تنها نیمه خالی گیلاس/لیوان را میبینند. بلی، من این را قبول دارم که شاید هالووین جشن مذهبی مسیحی باشد، اما فرزندان من و فرزندان دیگران برای گرامیداشت این مراسم به کلیسا نمیروند، بلکه برای شادی و سرور ماسک میپوشند و به درب خانهها میروند. برای من از همه مهمتر شادی و خوشحالی کودکانم است، زیرا من و بسیاری از کسانی که در سنین من هستند، کودکی را در جنگ، آتش و بمباران تجربه کردیم و در حسرت شادی دوران کودکی هستیم.»
متن: نورالله رحمانی
Photo: Steffen Schellhorn/epd