ایدهی “حمام توکس” (Hammam Talks) یا “گپ زدن در حمام” به گذشتهی کشورهای خاورمیانه برمیگردد که مردم در خانههایشان حمام نداشتند. زنها هفتهای یکی دوبار دست بچههایشان را میگرفتند و دستهجمعی میرفتند حمام عمومی. دوش گرفتنشان چند ساعت طول میکشید و معمولا از صبح تا بعدازظهر را در فضای بخارآلود حمام میگذراندند. البته که در طول این مدت ساکت نمینشستند؛ زنها باهم گپ میزدند و بچهها آببازی میکردند. هرازگاهی هم خسته میشدند و چیزی میخوردند.
رشا، عبیر و ندا ایدهی گپزدن در حمام را با خود به برلین آوردند. آنها از دیگران دعوت کردند که در کافهی Be’kech دورهم جمع شوند و مثل زنان قدیم که عریان و صمیمی در حمام باهم تعریف میکردند، آزادانه تبادلنظر کنند. فضای گفتگو رفتهرفته گرم و گرمتر شد و افراد مختلف در بحثها شرکت کردند.
موضوع گفتگوی آنها “بدن زن” در کشورهای عربی بود؛ البته نه از دیدگاه علمی و آکادمیک بلکه بهشکلی کاملا شخصی و خودمانی. اینکه هریک از ما درمورد بدنمان چی فکر میکنیم. آیا دوستش داریم یا ازش بدمان میآید؟ آیا وقتی به کسی نشانش میدهیم، از کموزیادش خجالت میکشیم یا آنرا همانطور که هست پذیرفتهایم؟ آیا خانواده و مخصوصا مادری که ما را بهدنیا آورده، آنجور که هستیم قبولمان دارند؟ اینها و پرسشهای دیگری از ایندست در این جمع مطرح شدند و درموردشان حرف زده شد.
موضوع بحث: بدن زن
عبیر یک فعال اجتماعی و متخصص IT اهل لبنان است. او دربارهی شکلگیری ایدهی حمامتوکس گفت «رشا و من از سال ۲۰۰۶ در فضای مجازی باهم آشنا هستیم تااینکه زندگی، هردوی مارا به برلین آورد و اینجا باهم دوست شدیم. ما دربارهی داستان زندگیمان باهم حرف میزدیم. حرفهایمان عمیق و عمیقتر میشدند تااینکه روزی تصمیم گرفتیم آنها را ضبط و منتشر کنیم. اما کمی بعد، ایدهی حمامهای قدیمی مطرح شد که بهبهانهی آن میشود داستانهای خصوصی را بادیگران شریک شد. از لذتها و رنجهایی گفت که فقط متعلق به یکنفر نیستند و بسیاری از زنان در آنها شریکند.»
رشا نویسنده و ژورنالیست اهل فلسطین است. او گفت «از بچهگی چاق بودم و موهای فرفری داشتم.» در ادامه توضیح داد که ظاهر متفاوتش باعث میشد که دوستانش فکر کنند با او فرق دارند و سوالاتی بپرسند که از دختران “نرمال” نمیپرسیدند: «یکبار به من گفتند آیا تو هم مثل ما عاشق میشوی؟» رشا از تصویری که سینما و دیگر رسانهها از زنان چاق ارائه میدهد، انتقاد کرد: «همیشه زنان چاق در فیلمها نقش سرگرمکننده یا طنز دارند. آنها عاشق نمیشوند و همیشه در حاشیهاند.»
ندا اهل قاهره است و در رشتهی علوم رسانه تحصیل میکند. او گفت که همیشه لاغر بوده و موهای فرفری داشته: «از ۱۲ تا ۱۷ سالگی موهایم را صاف میکردم ولی از آنبهبعد دیگر خسته شدم و موهایم را همانطور که بود پذیرفتم.» او همیشه با خواهرش که موهایی صاف داشته مقایسه میشده. او موهایش را کوتاه میکند ولی معمولا در خیابان با پسرها اشتباه گرفته میشود.
“دختر خوب“ چه کسی است؟
در ادامه این موضوع مطرح شد که جامعه و خانواده یک استاندارد برای “خوب بودن” و زیبایی زن” درنظر میگیرند که شامل چیزهای کوچکی مثل سایز بدن، لباس و حالت مو نیز میشود: «اگر شبیه به استاندارد جامعه نباشی از خودت بدت میآید. انگار همه چیز ما زنها همیشه باید جوری باشد که مردها بپسندند. پس خواستهی زن چه میشود؟»
رشا و ندا به “اصرار مادرها” برای کم خوردن و رژیم گرفتن یا صاف کردن مو در دخترانشان پرداختند: «مادرها غالبا نگران غذا و لباس دخترانشان هستند ولی بحثهای عمیقتر بین مادر و دختر بهسختی شکل میگیرد.» براساس تحقیقی که یکی از دوستان حاضر انجام داده بود، تصویری که دختر از بدن و اندام خودش میسازد خیلی بستگی به ابراز نظر مادر طی سالهای رشد او از کودکی تا بزرگسالی دارد. این نکته را نباید فراموش کرد که مادرها خودشان هم گاهی از بدنشان احساس رضایت نمیکنند. همانطور که ندا نیز گفت «مادرها در فضایی بزرگ شدهاند که همواره باید خودشان را کمی چاقتر نشان میدادهاند.»
بدن یک مسئلهی جهانی است
حاضرین در جلسه درنهایت به این نتیجه رسیدند که مسئلهی “بدن” صرفا مخصوص کشورهای عربی نیست بلکه موضوعی جهانی است. بسیاری از زنها در همهی کشورها بهنوعی با آن درگیر و تحت فشارند. “مُد” نقش مهمی در اعمال این فشار ایفا میکند و از کشورهای غربی وارد خاورمیانه شده است. تصویر ایدهآل زن در قرن ما زنانی سفیدپوست، لاغراندام، بلوند و چشمرنگی است. این تصویر وقتی وارد کشورهای رنگینپوست میشود، آنها را تبدیل به مصرفکنند میکند.
مشکل زنها فقط والدین و خانواده نیست بلکه نقش جامعه در تصویری که از زن ارائه میکند، بسیار قابلتامل است. در چنین شرایطی بهتر است که زنها کنار هم باشند و درمورد نگرانیهای مشترکشان حرف بزنند: «سکوت هیچ مشکلی را حل نمیکند. باید با حرف و عمل در مقابل سیستمی که به ما تحمیل میشود، ایستادگی کرد.»
ندا در پایان به برخی از بحثبرانگیزترین تصاویر در سالهای اخیر پرداخت که آنها را در اینجا مشاهده میکنید:
Photo: Maryam Mardani