Foto Hani Schehel
22/06/2019

مجموعه خاطرات افغان؛ در جست و جوی صلح و شفای اجتماعی

آیا فراهم آوردن بستری برای ابراز و به اشتراک گذاشتن رنج‌ها و خاطرات, درک متقابل بین افراد جامعه می‌تواند قدمی برای رسیدن به صلح پایدار و تغییرات سیاسی بزرگتر باشد؟ نقش گفت‌و‌گو, قصه‌ها و همچنین هنر در روند صلح چیست؟

در شامگاه جمعه گذشته به عنوان بخشی از رویداد هنری “۴۸ ساعت نویکلن” (Stunden Neukölln 48) در برلین موندیاله گروه خبری افغانستان با همراهی هیله نجیب الله پژوهشگر صلح و مناقشه, حضور یافتند تا با معرفی پروژه “خاطرات افغان” پاسخگوی این پرسش باشند.

کتاب مجموعه خاطرات افغان, ماحصل پروژه ای است که از سال ۲۰۱۶ توسط گروه خبری افغانستان با گرد هم آمدن هنرمندان، فعالان اجتماعی، جوانان افغان و برلیني‌ها شکل گرفته است. هسته اصلی این پروژه استودیوی ضبط سیاری است که با ایجاد فضایی امن, مهاجران را دعوت می کند که خاطرات, تجارب و رنج‌هایشان در وطنشان افغانستان و غربت به خصوص در ایران را بی پرده با یکدیگر در میان بگذارند. “آرشیوی متشکل از بیش از سی ساعت صدا و تصویر ثبت شده، که یک چشم انداز چند جانبه ای را به زندگی در منطقه ای ممکن می سازند، که توسط هیچ شخصی دیگری، با دقت و ظرافتی که اهالی آنجا این کار انجام می دهند، قابل توصیف نیست.”  

کار آنها زمانی آغاز گشت که کشور آلمان در مواجه با بحران مهاجرت از طرفی مرزهایش را باز کرد, و از طرف دیگر برخی کشورها را با وجود وضعیت ناگوار امنیتی, “دارای مناطق امن” اعلام کرده و سیاست‌های سختگیرانه را در فرآیند پناه‌جویی در پیش‌گرفت. این پروژه علاوه بر ارائه مدلی عملی برای جست‌و‌جوی مصالحه ملی از طریق شفای اجتماعی, با جمع‌آوری آرشیو صوتی از خاطرات افراد, دلایل واقعی گریز مهاجرین را با هدف آگاهی بخشی عمومی توصیف می کند؛ به عبارت دیگر با بیان وضعیت امنیتی در این کشور, شرایط وخیم پناهندگان در ایران و دشواری‌های سفر, تصویر متقابلی از جامعه افغانستان به خصوص در مقابله با سیاست‌های غیرعادلانه مهاجرتی ارائه می دهد.

در نشست جمعه شب, بعد از پیش درآمدی توسط اعضای گروه, هیله نجیب‌الله نویسنده کتاب مصالحه ملی و شفای اجتماعی (Reconciliation and Social Healing in Afghanistan), درباره دلایلش برای پیوستن به این پروژه و همچنین تحقیقات طولانی‌مدت خود در مورد مصالحه ملی صحبت کرد. او با توجه به تجربه همکاری با سازمان صلیب سرخ می داند که مشکلات مهاجران نه تنها در ارتباط با پذیرش در جامعه مقصد, بلکه در چگونگی ارتباط افراد با تاریخچه شخصی خود و وقایع پشت سر گذاشته نیز هست. آنها برای ورود به جامعه و بنای دوباره زندگی, نیازمندند که خود را نه تنها از نظر مکانی, بلکه روحی نیز بیابند.

“من خود ۱۲سال مشغول تحقیق و مطالعه بودم, اما ۲ سال طول کشید که احساسات خود را به عنوان یک شخص, زن, قربانی, مهاجر, بازمانده, و کسی که زندگی خود را دوباره ساخته بود با دیگران شریک بسازم. و معنی آن جرات داشتن, صادق بودن و قوی بودن برای ساختن چنین رابطه‌ای بود.”

او با بازخوانی بخش‌هایی از کتاب خود و روشن‌کردن ارتباط فردی‌اش با تاریخ مصالحه ملی و رنج‌های پس از کشته شده پدرش داکتر نجیب الله رئیس جمهور سابق افغانستان, از دلایل اعتقاد به پروسه شفای اجتماعی برای رسیدن به صلح پایدار گفت. هیله در جست و جوی دلیل آن چه بر عزیزان و کشورش گذشته, به این درک رسید که جست‌و‌جویش برای حقیقت نه تنها برای رفع نیاز روشنفکرانه, بلکه در لایه‌هایی عمیق‌تر برای شفا‌یافتن بوده است. این برای وی روشنگر ارتباط تنگاتنگ ابراز خویشتن, شفای اجتماعی و به حقیقت پیوستن صلح بود.

برای رسیدن به مصالحه و درمان زخم‌های گذشته ماحصل ۴۰ سال ناآرامی در افغانستان, مهم است که روندی در پیش گرفته شود که نه از بالا به پایین, بلکه مردمی است. باید به مردم این فرصت داده شود که خود را ابراز کنند. جنگ اتفاقی است که یک یک ما را تحت تاثیر قرا داده و رد پای خود را بر روح  ما به جای می‌گذارد. بلند کردن آواز خویش, ابزاری برای درک نیازها, سرخوردگی‌ها و امیدها است, که در نهایت به افراد احساس قدرت و به رسمیت شناخته شدن می دهد. باید توجه داشت بلند کردن آواز خود, و در عین حال شنیدن صدای دیگری هر دو به یک اندازه اهمیت دارند. دو ضرب المثلی که از مادربزرگ خود آموخته بود: “مراقب بیان احساسات خود باش. چرا که حتی دیوار هم گوش دارد.”  و “اگر کاروانی از شتر از مقابل تو رد شد, و از تو پرسیدند که آیا شتری را دیده‌ای؟ یا سکوت و یا دیدن آن را انکار کن” برای او نشانی از محافظه‌کاری موروثی جامعه در بیان خود هستند. بنا کردن اعتماد در جامعه ای زخم‌خورده که عدم اعتماد به دیگری را در طول قرن‌ها به میراث برده است, هر‌چند زمان‌بر, اما شدنی است. این استعارات علاوه بر افشای چنین نکته جامعه‌شناسانه عمیقی در چارچوب محتوایی خود, نشانگر قدرت استعاره و شعر به عنوان ابزاری برای ابزار احساسات و تفکر جامعه‌ هستند.  

در پایان جلسه جولیا و اختر, از اعضای گروه, چند قصه از کتاب خاطرات افغان را به زبان‌های آلمانی و دری بازخوانی‌کردند.

  • گروه خبری افغانستان کار خود را با برگزاری کارگاه‌های آموزشی خبرنگاری برای جوانان مهاجر با این هدف آغاز کرده که به آنها قدرت بدهد به جای پرسش شونده, خود پرسشگر جامعه باشند. برای مطلع شدن از فعالیت های دیگر آنها می توانید صفحه فیس بوکشان را دنبال کنید. https://www.facebook.com/newsgroupafghanistan/

گزارشگر: سمن پورعیسی

Photo: Hani Schehel