تاریکی شب همهجا را در آغوش گرفته بود. کودکانم آرام خوابیده بودند و من تازه از تمیزکاری خانه فارغ شده بودم که صدای بلندی از دهلیز ساختمان سکوت شب را شکست. در ابتدا فکر کردم باز همان زن طبقهی پایین است که هر از گاهی بعد از نوشیدن، تیاتری خانوادگی بهپا میکند. اما اینبار صداها فرق داشت؛ اضطراب، گریه، صدای گریه و التماس یک مادر. صدایی آشنا اما غریب…
کلید را روی یکی از پلهها گذاشتم و بهسرعت پایین رفتم. هرچه به طبقهی پایین نزدیکتر میشدم، صداها بلندتر و نگرانکنندهتر میشدند. در راهرو، با صحنهای روبرو شدم که تا امروز فراموشم نمیشود؛ یک مرد همسایه، با یک کولهپشتی، در حالی که پسر کوچکش را به دنبال میکشید، میخواست خانه را ترک کند. زن، با کودک کوچکتر در بغل، سعی داشت مانع او شود.
بدون معطلی، کودک را از دست مرد گرفتم و به آرامی گفتم: «خیر باشد؟» مرد خسته و عصبی زیر لب گفت: «من دیگر برداشت ندارم.»
زن داشت با زبان که من بلد نیستم، چیزی میگفت و گریه میکرد. با اشاره به دستش فهمیدم که مرد او را لت و کوب کرده. زبان مشترکی نداشتیم، اما درد را میشود از نگاهها خواند. به مرد گفتم: «این کار بالای روان کودکان خیلی تأثیر بد دارد. اگر ناراحت هستی، برو بیرون. خودت را آرام کن.» او بدون مقاومت بیشتر، حویلی را ترک کرد.
ادامه… ایجاد فضای امن و برقراری آرامش
زن و دو کودک را تا آپارتمانشان همراهی کردم. بعدتر، با استفاده از ترجمهگر گوگل، فهمیدم زن تمام وقت در خانه است. یعنی، تمام مسئولیت کودکان را به دوش دارد و تا به حال نتوانسته حتی در یک کورس رایگان زبان ثبتنام کند. چون به او القا شده بود که برای کودک خوردترش جایی نیست و او نمیتواند درس بخواند. تنها راه ارتباطاش با دنیای بیرون، تماس با خانوادهاش در کشور مبدا است. تماسهایی که شوهرش آن را هم تهدیدآمیز میبیند. در آلمان، دوست و خانوادهای هم ندارد که به دیدارش بیایند.
به کمک همین ترجمهگر گوگل سریعاً، برای او توضیح دادم که در آلمان، خشونت خانگی موضوعی بسیار جدی است. مراکز حمایتی متعددی وجود دارند که به زبان محلی کمک میکنند، بدون قضاوت و با حفظ امنیت زنان. زن گفت این اولین بار بوده که چنین اتفاقی افتاده، اما خیلی ترسیده بود. گفت: «نمیخواهد فرزندش را از دست بدهد.» به گفته او، شوهرش گفته بود که انگار به کشور مبدا شان برای همیشه میرود.
به او گفتم که شما یک خانواده هستید. این یک بازی ذهنی است که بعضی اوقات، طرفها در بین خانواده راه میاندازند. برایش گفتم که حتی اگر برود، تو در اینجا در امن و در رفاه به کمک دولت آلمان می توانی ادامه دهی. فقط اینکه تو باید قوی باشی. به جای گریه و فریاد، راه حل درست و عملی پیدا کن. دیدم آرام شد، از آپارتمانش بیرون شدم و راه افتادم تا بروم بخوابم. اما فکر کردم هنوز همه چیز حل ناشده باقی مانده. با خودم گفتم این مرد برمیگردد وآنهم همین امشب بعد از یک یا دو ساعت. دوباره در خانه اش را زنگ زدم. در را باز کرد. متوجه شدم که با دوربین می تواند ببیند. کمی راحت شدم.
به او همچنان گفتم: «شمارهی من را داشته باش. اگر شوهرت برگشت و دوباره درگیری پیش آمد، بلافاصله تماس بگیر. من با پلیس تماس میگیرم.»
زن به زبان خودش گفت «تشکر» و بیصدا زد زیر گریه. شاید هیچگاه داستان کاملش را ندانم، اما میدانستم که دلش پر است، پر از ناگفتههایی که مجال گفتن نیافتهاند.
در چنین موقعیتهایی، مهم است که کمککننده باشیم، نه تهدید. گاهی تنها چیزی که یک زن یا خانواده نیاز دارد، احساس امنیت و شنیده شدن است؛ نه قضاوت، نه راهحل فوری. از آن شب به بعد، گاه- گاهی در خانهشان را میزنم یا او را در حیاط میبینم. لبخند میزند و میگوید: «همهچیز خوب است، منم هم خوبم.» لبخند قشنگی دارد ولی من با اشاره میپرسم که لت و کوب چی؟ میگوید: «نه»
شریک ساختن شماره تماس، شاید قدم کوچکی باشد، اما برای زنی که زبان بلد نیست، گاهی همین قدم کوچک میتواند یک راه نجات باشد. برایش در آخرین دیدار ما توضیح دادم که چگونه میتواند دختر کوچکش را به مراقبت روزانه بسپارد، زبان بیاموزد، و قدمبهقدم راه خود را پیدا کند. ما شاید زبان همدیگر را ندانیم، اما اگر همدیگر را ببینیم و دست هم را بگیریم، هیچ زنی تنها نمیماند.
خشونت خانگی بهویژه در جوامع مهاجر در آلمان
در آلمان، خشونت خانگی بهویژه در جوامع مهاجر، یک مشکل جدی و رو به افزایش است. بر اساس گزارشهای رسمی، در سال ۲۰۲۳، تعداد قربانیان خشونت خانگی به ۲۵۶٬۲۷۶ نفر رسید که نسبت به سال ۲۰۱۹ افزایش ۱۹.۵ درصدی داشته است. از این تعداد، ۶۵.۵ درصد قربانیان خشونت از طرف شریک زندگی بودند. در این میان، زنان با ۷۹.۲ درصد بیشترین آسیبدیدگان را تشکیل میدهند.
تحقیقات نشان میدهد که زنان با پیشینه مهاجرت، بهویژه از کشورهای ترکیه، افغانستان، پاکستان و کشورهای عربی، بیشتر در معرض خشونت خانگی قرار دارند. این زنان بهدلیل موانع زبانی، فرهنگی و قانونی، کمتر قادر به گزارش خشونت یا دسترسی به خدمات حمایتی هستند. برخی از آنان بهخاطر ترس از از دست دادن حضانت فرزندان یا اخراج از کشور، از درخواست کمک خودداری میکنند.
در پاسخ به این چالشها، مراکز مختلفی در آلمان برای حمایت از زنان مهاجر ایجاد شدهاند. برای مثال، «Agisra e.V.» خدمات مشاورهای، روانشناختی و حقوقی را به زنان مهاجر ارائه میدهد و آنها را در مسیرهای قانونی و اجتماعی همراهی میکند.
شمارههای تماس و معرفی سازمانهای حمایت از زنان و خشونت خانوادگی
اگر شما یا کسی که میشناسید در معرض خشونت خانگی است، میتوانید با این سازمانها تماس بگیرید و کمک بگیرید:
AWO (Arbeiterwohlfahrt)
سازمان خدمات اجتماعی بزرگ آلمان با دفاتر محلی
ارائه مشاوره و حمایت از زنان در معرض خشونت خانگی
فعال در فرانکفورت و شهرهای دیگر
Caritas
سازمان خیریه کاتولیک با برنامههای حمایت از خانوادهها و زنان پناهنده
خدمات حقوقی، روانی، اجتماعی و پناهگاههای امن
فعال در سراسر آلمان، به زبانهای مختلف
Diakonie
سازمان خیریه پروتستان با خدمات مشابه Caritas
حمایت، مشاوره و پناهگاههای امن برای زنان قربانی خشونت
دفاتر فعال در فرانکفورت و سایر شهرها
Frauenhaus Frankfurt e.V.
پناهگاه ویژه زنان قربانی خشونت خانگی در فرانکفورت
ارائه مکان امن و حمایت روانی و حقوقی به زنان و کودکان
(۰۱۷۲ ۶۱ ۹۸ ۹۸۴) 0172 61 98 984
Hilfetelefon Gewalt gegen Frauen (خط تلفن کمک به زنان قربانی خشونت)
خط تلفن ملی رایگان، ۲۴ ساعته، به چند زبان از جمله فارسی و عربی
شماره تماس: ۱۱۶۰۱۶
ارائه مشاوره فوری و ارجاع به مراکز حمایتی
در هر شهری که زندگی میکنید، کافی است یکی از این کلمات کلیدی را در گوگل یا حتی در چتجیپیتی جستجو کنید تا تمام اطلاعات مورد نیاز درباره مراکز حمایت از زنان و خشونت خانوادگی در آن منطقه را دریافت کنید. همچنین، شماره اضطراری پلیس ۱۱۰ در سراسر آلمان همیشه فعال است و در مواقع ضروری میتوانید با خیال راحت تماس بگیرید تا کمک لازم را دریافت کنید.
Diese Bilder wurden mithilfe künstlicher Intelligenz auf Canva basierend auf den erzählten Geschicht erstellt. Sie dienen ausschließlich zu Illustrationszwecken und haben keinen werblichen, dramatischen oder verallgemeinernden Zweck.
Bild: Canva Pro “KI”