مجردها پس از مهاجرت و ورود به فرهنگ جدید با یک پرسش روبهرو میشوند: چطور رابطه برقرار کنم؟ آن هم نه هر رابطهای بلکه رابطه عاطفی و عاشقانه. احتمالا به اندازه تعداد مهاجرهای مجرد، پاسخ برای این پرسش وجود دارد و شاید پاسخ دخترها با پسرها و دیگر طیفهای جنسیتی فرق داشته باشد.
سحر دختری ایرانی است که از سال ۲۰۱۱ در آلمان زندگی میکند. او برای تحصیل اینجا آمده و مشغول نوشتن پایاننامه دکترا در یک رشته فنی مهندسی است؛ ساکن برلین است و در این شهر کار میکند. سحر در تهران بزرگ شده و آنجا دیپلم گرفته است. فضای زندگی جوانان همنسل خودش، دهه شصتیها، را هم در ایران و هم در آلمان تجربه کرده و میشناسد. از او میپرسم:
در کدام کشور آشنایی و رابطه گرفتن با جنس مخالف راحتتر است؟
در ایران فضا طوری بود که دخترها راحتتر میتوانستند با پسرها آشنا شوند؛ مثلا در دانشگاه یا محیط کار. حتی در خیابان و مسیر مدرسه پسرها به دخترها شماره میدادند. در ایران هر جایی امکان آشنایی وجود دارد حتی در تاکسی و اتوبوس. آلمان اما فرق میکند؛ مثلا در باشگاه ورزشی نمیشود با کسی آشنا شد یا در دیسکو هم آنقدرها راحت نیست. در محیط کار هم خیلی سخت است چون آلمانیها اعتقاد دارند که نباید با همکار وارد رابطه عاطفی و عاشقانه شد. چنین رابطهای را دردسرساز میدانند.
در محیط دانشگاه چطور؟
آنجا این امکان وجود دارد. در مورد خودم باید بگویم که وقتی به آلمان آمدم و دانشگاه رفتم هنوز اعتماد به نفسم پایین بود. یکی از دلایلی که نتوانستم در دانشگاه با پسرها آشنا شوم این بود که دید و نگرش بستهای داشتم. برایم مهم بود که پسر حتما پایش را جلو بگذارد.
ما دخترها در ایران با یکسری محدودیتهایی بزرگ میشویم و آنها را با خودمان میآوریم. سحری که در ایران بود آگاهی کمتری داشت نسبت به سحری که اینجا زندگی میکند. نگرشی که آن زمان نسبت به خودم داشتم با الان فرق میکرد. هر چه بیشتر در آلمان زندگی میکنم، کیفیت روابطم بهتر میشود. چون آگاهی من به عنوان یک زن و دیدم نسبت به خودم تغییر میکند.
آشنایی آنلاین این روزها بسیار طرفدار دارد. در این مورد چه فکر میکنی؟
فکر میکنم آنلاین دیتینگ راهحل خوبی است. جنبه مثبتش این است که در همان مرحله اول که فقط افراد به هم مسج میدهند و هنوز یکدیگر را ندیدهاند، میتوان اطلاعات مفید و ضروری در مورد طرف مقابل پیدا کرد؛ اینکه مجرد است یا نه، مواد مخدر مصرف میکند و شغلش چیست. مگر اینکه بدشانسی بیاوری و طرف دروغگو از آب آید. این اطلاعات کمک میکند که بفهمی طرف مقابل چقدر به شما نزدیک است. اما اگر با کسی در محیط بیرون آشنا شویم معمولا خیلی زمان میبرد تا ویژگیهای شخصیتی یا گرایشهای سیاسیاش را بفهمیم.
آیا تا به حال پروفایل کسی را دیده ای که ویژگیهایش به تو نزدیک باشد؟
بله، خیلی زیاد.
بعد که با هم قرار گذاشتید و با او از نزدیک برخورد کردی، شبیه پروفایلش بوده یا نه؟
نه لزوما. بهتازگی تجربه آشنایی با کسی را دارم که در پروفایلش چیزی درباره مصرف مواد مخدر ننوشته بود. در قرار چهارم به من گفت که روزی چندین بار حشیش میکشد. همین باعث شد که تماسهایمان قطع شود.
مسئله دیگری که توجه مرا خیلی به خودش جلب میکند جملههایی است که آدمها زیر پروفایلشان مینویسند. جملهها زیبا هستند، اما وقتی با افراد برخورد میکنم میبینم هیچ شباهتی به آن توصیفها ندارند یا آنکه خودشان هم آرزو دارند روزی مثل آن جملهها شوند. مثلا همین کسی که بهتازگی با او آشنا شدم در پروفایلش نوشته بود دوست دارد با زنهایی آشنا شود که نسبت به مسائل جامعه کنجکاو باشند. با او درباره موضوع خارجیها و امنیت آنها در آلمان صحبت کردم، اما اصلا این موضوع را دوست نداشت و فوری گفت بهتر است بحث را عوض کنیم. خب این رفتار در تضاد با چیزی است که در پروفایلش نوشته بود.
آیا در آشنایی آنلاین، ملیت افراد برایت مهم است؟
بله مهم است. سعی میکنم با مردهایی که از کشورهای خاورمیانه آمدهاند، آشنا نشوم چون میترسم آن دیدگاه بسته و اسلامزده را با خودشان حمل کنند. این به رابطه آسیب می زند. ما در کشورهای اسلامی، دیکتاتوری و مردسالارانه بزرگ شدهایم و این سیستم را هر روز درونمان حمل میکنیم. متاسفانه مردها کمتر دنبال تراپی میروند تا خودشان را از زندان فکریای که درونش بودهاند رها کنند. راستش انرژی این را ندارم که بدانم آن مرد چقدر روی خودش کار کرده، به همین دلیل همان ابتدا میگویم نه.
ترجیح میدهم با کسی آشنا شوم که در مورد مسائل پیرامونش فکر میکند و میشود با او دیالوگ برقرار کرد. اگر صرفا بخواهد عشق و حال کند یا آدمی سطحی باشد، برایم اهمیتی ندارد.
در آشنایی آنلاین معمولا آدمها با کسانی آشنا میشوند که کاملا غریبهاند و هیچ شناخت قبلی نسبت به هم ندارند. فکر میکنی چقدر طول میکشد تا پس از آشنایی، اعتماد بین آنها ایجاد شود؟
به نظرم اعتماد سطوح مختلفی دارد. حتی اگر کسی در گذشته تجربههای تلخی داشته باشد در آشنایی جدید باید بتواند گذشته را کنار بگذارد. عمیق شدن ارتباط در تماسهای بعدی خودش را بیشتر نشان میدهد. مشخص میشود آیا طرف مقابل شخص مودبی است یا حد و مرز خودش را نگه میدارد. گاهی شهود ما هم میتواند کمک کند. به نظرم اعتماد کردن ربطی به آشنایی آنلاین ندارد. در هر رابطهای رسیدن به شناخت عمیق و اعتماد کامل سخت است.
در ابتدای صحبتمان گفتی سحری که در ایران بوده با سحر الان فرق میکند. این تغییر چطور ایجاد شده؟
این تغییر مثبت و بزرگی است. آلمان جامعهای است که در زمینه حقوق زنان خیلی پیشرفت کرده. گرچه هنوز نارساییهایی هست، اما پیشرفتش زیاد بوده. اینجا یاد گرفتهام که عزت نفس داشتن یعنی چه. من اگر در ایران مانده بودم اصلا امکان نداشت رشد کنم و به ارزش خودم پی ببرم.
در ضمن تراپی هم به من خیلی کمک کرده. گرچه پیدا کردن تراپیست خوب مسئله سخت و پیچیدهای است، اما اگر کسی پیدا کند حتما تغییرات مثبتی را در شخصیتش خواهد دید. تغییر کردن سخت است و طبیعتا هر کسی نمیخواهد با خودش روبهرو شود.
و حرف آخر؟
به دخترانی که از جامعه ایران و افغانستان میآیند پیشنهاد میکنم که حتما در محیط آلمان با آلمانیها رابطه برقرار کنند و با فرهنگ اینجا آشنا شوند. معمولا ایرانیها و افغانها در خارج از کشور بیشتر با هموطنان خودشان در تماس هستند که این مانع ادغام آنها میشود. پیشنهاد میکنم تراپی شوند، برای آشنایی با جنس مخالف عجله نکنند و به خودشان زمان بدهند. روی خودشان و عزت نفسشان کار کنند چون گنج گرانبهایی است که آدم تا آخر عمر با خودش حمل میکند.
*عکس تزیینی است.
نویسنده: مریم مردانی
Bild: martin-dm from Getty Images Signature, Canva Pro