۱۲مهریه آشفته وقتی کودک بود به همراه خانوادهاش از افغانستان فرار کرد. او دوران کودکیاش را در یک اقامتگاه پناهجویان در هامبورگ گذراند و اکنون در ۳۶ سالگی بهعنوان کاندیدای حزب سوسیال دموکرات (SPD) در انتخابات پارلمان ایالتی هامبورگ در سال ۲۰۲۵ از لیست ۴۴ نامزد شده است. قرار است در تاریخ ۲ مارس سال آینده، شهروندان هامبورگ اعضای جدید پارلمان ایالتی خود را انتخاب کنند. در آخرین انتخابات پارلمان ایالتی در سال ۲۰۲۰، حدود ۶۳ درصد از واجدین شرایط در انتخابات شرکت کردند. مهریه معتقد است که مهاجران نمایندگان کافی در ارگانهای عمومی و سیاست را ندارند. او میگوید: «اگر نگاهی به تعداد نمایندگان مجلس با پیشینه مهاجرتی بیندازیم یا تعداد افرادی با این پیشینه را در دولت ببینیم، متوجه کمبود نماینده میشویم.»
دوران کودکی سخت و چالشبرانگیز
در سال ۱۹۸۹، مهریه آشفته به دلیل جنگ از کابل به همراه خانوادهاش فرار کرد. پدر او، امان آشفته، در افغانستان مهندس هواپیما و استاد دانشگاه بود، اما در آلمان مجبور شد از پایینترین سطح شروع کند. با اینکه نمیتوانست زبان آلمانی صحبت کند و زمانی برای شرکت در کلاسهای زبان نداشت، برای تأمین خانوادهاش کارهای متعددی از جمله ظرفشویی، باغبانی، رانندگی تاکسی و گاهی نیز کارگری را انجام میداد. پس از چهار سال کار سخت، توانست شغلی مستقل در زمینه تاکسیرانی بهدست آورد و بعد از هشت سال برای خانوادهاش در هامبورگ خانهای ساخت. امروز، پدر او مترجم رسمی و دارای گواهی برای پنج زبان خارجی است. او همواره به تحصیلات فرزندانش توجه داشت و آنها را به سختکوشی تشویق میکرد. مهریه وکیل شد و برادرش که در رشته اقتصاد و فناوری اطلاعات تخصص گرفت، اکنون در یک شرکت هواپیمایی پیشرو آلمانی کار میکند. خواهر کوچکتر او نیز در رشته زیستشناسی به تحصیل پرداخته است.
مهریه میگوید: «در کودکی، اغلب به عنوان آن “دیگری” (بیگانه) شناخته میشدم که آلمانی بلد نبود. لباسهای کهنه و استفاده شده پسرخالههایم را میپوشیدم و به ندرت میتوانستم غذایی با خود به مدرسه ببرم. خانواده ما پول زیادی نداشت و اغلب برای جشنهای تولد دعوت نمیشدم.» مهریه در کودکی همراه مادرش روزنامه توزیع میکرد و برادر کوچکش را در کالسکه همراه میبردند. او میگوید گاهی دلش میخواست به خانه برگردد، چون سردش بود، گرسنه بود یا خسته، اما نیاز به درآمد داشتند و به همین دلیل تلاش میکردند کار را ادامه دهند.
تبدیل رویای کودکی به واقعیت
مهریه از کودکی رویای وکیل شدن مانند پدربزرگ و عمهاش را داشت. او توانست این آرزو را به واقعیت تبدیل کند و در دانشکده حقوق دانشگاه هامبورگ به تحصیل پرداخت. او به یاد میآورد که به عنوان یک کودک، نزد پدربزرگش مینشست و عکس سیاه و سفید زنی با لباس وکالت سیاه را روی دیوار خانه او میدید. وقتی از پدربزرگش درباره آن عکس پرسید، او با افتخار گفت که آن زن عمهاش است که در افغانستان وکیل بوده و در دانشکده حقوق تدریس میکرده است. او به پدربزرگش قول داد که وکیل شود و در دانشگاه تحصیل کند. در یکی از جلسات کلاسی، معلمش از دانشآموزان پرسید که در آخر هفته چه کارهایی کردهاند. مهریه پاسخ داد که حالا میداند در آینده میخواهد چه کاری انجام دهد و گفت که قصد دارد وکیل شود. اما معلمش به او گفت که آلمانیاش برای تحصیل در رشته حقوق به اندازه کافی خوب نیست و بهتر است رشته دیگری را انتخاب کند.
هفته بعد، وقتی پدربزرگش از او پرسید که مدرسه چطور است، او با گریه ماجرا را تعریف کرد و گفت که باید رشته دیگری را انتخاب کند. پدربزرگش او را در آغوش گرفت و به استودیوی عکاسی نزدیک خانهاش برد. او عکسی از مهریه گرفت و آن را در کنار عکس عمهاش آویخت و گفت که منتظر میماند تا عکسی از او با لباس وکالت سیاه بگیرد. پدربزرگش قبل از اینکه مهریه وکیل شود، از دنیا رفت، اما او عکسی از خود با لباس وکالت سیاه را کنار سنگ مزار پدربزرگش گذاشت.
موفقیت در حرفه
مهریه در حال حاضر به عنوان وکیل در شرکت دیلویت (Deloitte Legal) کار میکند و در دانشکده حقوق دانشگاه هامبورگ تدریس میکند. او همچنین به طور منظم در مؤسسه مهارتهای بینفرهنگی آکادمی پلیس هامبورگ تدریس میکند. مهریه به مدت دو سال در انجمن همکاری بینالمللی آلمان مشغول به کار بود و در آنجا مسئول رسیدگی به نیروهای محلی پیشین افغانستان بود. خانم آشفته همچنین عضو مؤسس پروژه «کلینیک حقوق پناهندگان» در هامبورگ است که در سال ۲۰۱۵ تأسیس شد و دورههای آموزشی برای آگاهی پناهندگان از حقوقشان برگزار میکند. مهریه همچنین سفیر پروژه ملی آموزشی “رویای آلمانی” است.
چالشهای مهاجران با تبعیض نژادی
مهریه معتقد است که حوادث نژادپرستانه علیه مسلمانان جدی گرفته نمیشود و این مسأله در گزارشهای رسانهای نیز دیده میشود. او میگوید: «به عنوان مثال، وقتی یک مرد مسلمان با پیشینه مهاجرتی همسرش را کتک میزند، دهها گزارش خبری درباره آن منتشر میشود، اما اگر حادثه نژادپرستانهای علیه همسرش رخ دهد، توجهی نمیشود. وقتی یک مهاجر جرمی مرتکب میشود، رسانهها همیشه درباره آن گزارش میدهند و همه تصور میکنند که همه مهاجران اینگونه هستند. متأسفانه همین تصور درباره مردان ترک، عرب، ایرانی و افغان نیز وجود دارد.» او اضافه میکند: «اگر به آمارها نگاه کنیم، مثلاً تعداد افرادی که در برلین حملات با چاقو انجام دادهاند، ۷۰ درصد از آنها آلمانی هستند، اما کسی در این مورد حرفی نمیزند. اگر یک مهاجر تلاش کند جلوی یک جرم را بگیرد، رسانهها به آن توجهی نمیکنند. همیشه فقط جنبههای منفی مهاجران مطرح، بزرگنمایی و منتشر میشود تا از آن بهرهبرداری کنند.»
متن: ایمان هلال
ترجمه: جلال حسینی