ترک خانه و کاشانه سخت است. ما که بیش از چهار دهه جنگ را تجربه کردیم، کودکی، نوجوانی، جوانی و میانسالی را بیشتر همسالان من در جنگ و بدبختی سپری کرده اند. تقریبا اکثریت کسانی که به اروپا آمده اند و راههای غیر قانونی را طی کرده اند و تجربه هایمهای نخستین، بعد انتقال به مرکز دیگر، کورسهای زبان، انتظار طولانی برای گرفتن پاسخ پناهندگی و… را از سر گذراندهاند.
انگار که جنگ تمامی ندارد و اینبار جنگ، نفرت، فرار و آوارگی در خانه اروپا را زده است. دیگر کشورهای اروپایی میزبان پناهجویان خاورمیانه نیست، بلکه این بار پناهجویانی وارد این کشورها میشوند که هیچ تفاوتی با شهروندان کشورهای میزبان ندارند. تجاوز روسیه بر اوکراین بزرگترین موج پناهندگان در اروپا را، بعد از جنگ جهانی دوم، ا بمیان آورد و حدود پنج میلیون نفر را در کمتر از دو ماه جنگ آواره کرد. تقریبا همه کشورهای اروپایی با آغوش باز از پناهجویان اوکراینی پذیرایی کردند و انسانیت هم همین حکم را میکند که به کسانی که خانه و سرزمین شان را از دست دادند، باید پناه داد. آما سوال اینجاست که آیا کشورهای اروپایی با همه پناهجویان، فارغ از رنگ پوست و رنگ چشم، مذهب و یا مبدای انها چنین برخوردی داشته اند. حتی بسیاری از احزاب و تشکلهای جامعه مدنی به تفاوتهای آشکار میان پناهجویان اوکراینی و پناجویان خاورمیانه و افریقا اعتراض کردند.
حمید خسروی ۶۳ ساله و از افغانهای است که حدود ۴۰ سال است در آلمان زندگی میکند و پس از تجاوز ارتش سرخ شوروی از افغانستان بیرون شده است. نظرش را در این مورد پرسیدم.او میگوید :”تفاوتهای وجود دارد. در این نباید شکی وجود داشته باشد. حتی زمانی که ما در دهه هشتاد در زمان تجاوز ارتش سرخ به پاکستان فرار کردیم و به آلمان آمدیم، با پناهجویان افغان که یک دهه قبل و یا یا حالا به آلمان میآیند تفاوت آشکاری وجود دارد. مثلا در آن زمان پناهجویان افغان را به هایم منتقل نمیکردند و مانند پناهجویان سوری مستقیما به افغانها حق اقامت داده میشد. فراموش نکنیم که پناهجویان اوکراینی ارتباطات تنگاتنگی مذهبی، خانوادگی با برخی از مردم آلمان دارند. از سوی دیگر اوکراینیها اروپایی اند و مورد تجاوز دیکتاتوری بنام پوتین قرار گرفته اند. همین نزدیکیها باعث شده تا بسیاری از مردم آلمان و اروپا از پناهجویان اوکراینی در خانههای شان استقبال نماید، در حالی در باره پناهجویان خاورمیانه و یا افریقایی اینگونه نبوده است و شاید استثناهای وجود داشته باشد.”
علی حسینی پناهجوی افغان که در سال ۲۰۱۵ به آلمان آمده، میگوید: “ما ضربالمثلی داریم “هرگاه در خانه عزتی نداشتی در بیرون از خانه هم نداری” و وضعیت پناهجویان اوکراینی و افغان را باید بر بنیاد همین مقوله سنجید”. او میافزاید که با وجود داشتن مدارک محکمه پسند تا سال قبل بی سرنوشت بود، اجازه نداشت تا در کلاسهای زبان ثبت نماید و حدود شش سال از زندگی اش هدر رفت. با این وجود او از دولت آلمان سپاسگزار است :”در کشو ر خودم بخاطر هزاره بودنم با تبعیض روبرو بودم، امنیت روانی و شغلی نداشتم. اما در اینجا میتوانم به آینده ام امیداوار باشم، درست است که شش سال بی سرنوشت بودم و سختیهای زیادی را در این مدت متحمل شدم، اما خدا را شکر روزهای سختی گذشت و برای آینده ام برنامهریزی میکنم.”
نورالله رحمانی
Photo: Pixabay