تماشای فیلمها و سریالهایی که در محل زندگیمان رخ دادهاند، همیشه جذاب است؛ چون علاوهبر حوادث فیلم، حواسمان حسابی جمع است که صحنهها کجا فیلمبرداری شدهاند. در اینجور فیلمها، مکان داستان برایمان مهم میشود و نسبت به سکانسهای مختلف واکنش نشان میدهیم. مثلاً یکدفعه فیلم را نگه میداریم و همانطور که انگشت اشارهمان را به سمت صفحه تلویزیون گرفتهایم، به دوستمان میگوییم: «عه! من اینجا رفتم. فلان خیابان، توی فلان محلهست.»
مخصوصاً اگر فیلم یا سریال، جنبه تاریخی هم داشته باشد که چه بهتر. مدام مقایسه میکنیم که «ببین! اینجا پمپ بنزین بوده ولی دیگه نیست.» یا از تعجب ابروهایمان بالا میروند که «فلان میدان و ساختمانهای اطرافش چقدر تغییر کردهاند!»
تریلوژی “کودام” در برلین رخ میدهد
سریال “کودام ۵۶” (Ku’damm 56) از همین سریالهاست. برلینیها با نام این خیابان بهخوبی آشنا هستند و میدانند اگر دنبال برند لباس خاصی میگردند، پیشاز هرجای دیگر بهتر است سری به خیابان کودام بزنند. اما این خیابان در طول تاریخ چه حوادثی را از سر گذرانده و در خانهها و پستوهایش چه پچپچههایی ردوبدل شده است؟ چه آدمهایی در این خیابان قدم زدهاند و هربار درگیر چه شادیها و بحرانهایی بودهاند؟
سریال “کودام ۵۶” و پساز آن “کودام ۵۹ و ۶۳” به این پرسشها پاسخ میدهند. همانطور که از اسم این سه سریال پیداست، هر کدام در سالی متفاوت رخ میدهد. عددهای نوشته شده در کنار نام خیابان به سالهای ۱۹۵۶، ۱۹۵۹ و ۱۹۶۳ برمیگردند و به شرایط تاریخی برلین در آن دوران اشاره دارند.
مرکز اصلی ماجراهای سریال، کلاس رقصی است که در خیابان کودام قرار دارد. این کلاس رقص متعلق به مادری محافظهکار به نام کاترینا شولاک (Caterina Schöllack) است که با سه دخترش زندگی میکند. دخترانی که هرسه به سن ازدواج رسیدهاند و در آستانه مستقل شدن هستند. همین تصویر کافی است که بدانیم بخش عمده سریال به زنان مربوط میشود؛ یا بهتر بگویم، به دختران در مقابل مادران.
زمان داستان به سالهای پساز جنگ جهانی دوم برمیگردد. در این سریال، نسل پدران و مادرانی را میبینیم که هریک به نوعی تحتتاثیر جنگ و انتخابهایشان در آن دوران هستند. بزرگسالانِ محافظهکاری که برخی از آنها همچنان طرفدار آلمان نازی ماندهاند، اما تلاش میکنند این تمایلات را از فرزندانشان پنهان کنند.
دراینمیان، با پدر دخترها برخورد میکنیم که ده سال پس از جنگ، هنوز به خانه برنگشته و تمایلی به بازگشت ندارد. او که دارای گرایشهای کمونیستی است، معتقد است که باید عمرش را صرف آموزش به جوانان کند و زندگیاش را وقف ساختن دوباره وطن.
دختران علیه مادران طغیان میکنند
دختران جوان در مقابل والدینشان قرار گرفتهاند و در گذشته آنها کنکاش میکنند. آنها میخواهند از زیر بار سنتهایی که بهشان تحمیل شده بیرون بیایند و راه خود را پیدا کنند. در خلال این کشمکشها به جزییاتی پرداخته شده که جذابیت سریال را بیشتر میکنند.
“اجازه از شوهر” یکی از این جزییات است. شاید برای کسانی که الان در آلمان زندگی میکنند، تصور این موضوع سخت باشد، اما واقعیت دارد. درست ۵۰ سال قبل، زنان برای کار کردن، رانندگی و دیگر فعالیتهای اجتماعی به اجازه شوهر نیاز داشتند. اگر شوهر راضی نبود، زنان مجبور بودند در خانه بمانند و بشورند و بسابند و بپزند. آنهم بیمزد و مواجب! جالب اینجاست که مادرانِ سنتی و محافظهکار هم دقیقاً همین را به دخترانشان آموزش میدادند.
اما همانطور که میدانیم و تاریخ نیز نشان داده است، هر کنشی، واکنشی را به دنبال دارد. دختران جوان این سریال نیز، هریک به نحوی در مقابل سنتها مقاومت میکنند.
شخصیت مرکزیِ داستان “مونیکا”، دختر دوم خانواده، است. او رقصنده بسیار خوبی است. اولین نشانههای طغیان را در وجود او میبینیم. مونیکا بهجای ادامه راه مادر، یعنی رقص کلاسیک والس، به “راک اند رول” (rock ‘n’ roll) رو میآورد. موهایش را میبندد، کفش اسپرت میپوشد و پس از مدتی شلوار نیز بهپا میکند.
این تغییرهای جزئی در ظاهر که برای ما بسیار عادی هستند، پنج دهه پیش رفتارهایی طغیانگر علیه سیستم سنتی محسوب میشدند. مونیکا به همینها بسنده نمیکند. پس از ارتباط با فِرِدی (Freddy)، همرقصش، از او آبستن میشود. باوجود مخالفتها، تصمیم میگیرد بچه را نگه دارد. این تصمیم او را وارد مرحله دیگری از زندگیش میکند…
تریلوژی “کودام ۵۶، ۵۹ و ۶۳” جزء سریالهای کوتاه محسوب میشوند. هر فصل سه قسمت دارد و هر قسمت بهطور متوسط ۹۰ دقیقه طول میکشد. همچنین فیلم موزیکال این سریالها نیز ساخته شده است. این مجموعه را میتوانید از شبکه ZDF و همچنین NETFLIX تماشا کنید.
Photo from the trailer