Bild: Patrick Pleul/dpa-Zentralbild/ZB
07/10/2021

تصویر مردان افغان در اروپا چگونه است؟

پناهندگان مَردافغان چه کسانی هستند؟ آیا مردهایی آسیب‌پذیرند که باید از آن‌ها پشتیبانی کرد؟ یا برعکس، خطرهای بالقوه‌ای هستند که جامعه آلمان (و اروپا) را تهدید می‌کنند؟ آیا مردهایی هستند که می‌خواهند از خانواده‌های‌شان حمایت کنند؟ یا آن‌که می‌خواهند با خشونت، حقوق زنان را زیر پا بگذارند؟

پاسخ به این پرسش‌ها موضوع پژوهشی است که به تازگی روی پناهندگان مردی انجام شده که بین سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰ از افغانستان به آلمان و سوییس آمده‌اند. این پژوهش به تصویری می‌پردازد که اروپا از مردهایِ پناهنده مسلمان می‌سازد و از طریق رسانه‌های عمومی تبلیغ می‌کند. این‌که چگونه این تصویر بر زندگی روزانه، دیدگاه‌های شخصی و نگاه پناهندگان افغان به آینده تاثیر می‌گذارد.

شرایطِ قانونیِ متزلزل و بی‌ثباتِ پناهندگان مرد

آلمان یکی از مهم‌ترین مقاصد افغان‌ها در این سال‌ها بوده است؛ به‌طوری‌که، از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰ بیش از ۲۳۰٫۰۰۰ افغان در آلمان درخواست پناهندگی داده‌اند. بیش از دو سوم این افراد مردهستند.

بسیاری از این پناهندگان وضعیت باثباتی ندارند و شرایط قانونیِ زندگی آن‌ها، مثل وضعیت اقامت یا پیوند به خانواده، در کشوری مانند آلمان متزلزل است. در سال ۲۰۱۵ بیش از ۵۰ درصد از پناهندگان افغان مورد حمایت قانونی قرار گرفتند؛ درحالی‌که، این رقم در سال ۲۰۱۶ به ۲۰ درصد کاهش یافت.

یکی از مشاوران قانونی افغان‌ها در آلمان می‌گوید: «مردها بسیار کمتر از زنان مورد حمایت قرار می‌گیرند. به زن‌ها از جنبه‌های مختلف کمک می‌شود، اما اگر پناهنده مرد جوانی باشد، فرقی هم نمی‌کند که از افغانستان آمده‌ یا سوریه یا آفریقا، آن‌گاه در خطر است. کافی‌ست یک جوان ۱۹ ساله مجرد باشد تا فورا متجاوز خوانده شود

در این سخن دو نکته مهم وجود دارد: اول این‌که فضای سیاسیِ موجود به‌جای پشتیبانی از این مردان، آن‌ها را بالقوه خطرناک می‌شمرد. نمی‌توان انکار کرد که چنین پیش‌داوری‌ای به‌ویژه درباره پناهندگان مسلمان وجود دارد. دوم این‌که چنین دیدگاهی تاثیری خاص بر این مردان می‌گذارد. این مقاله به واکاوی این دو مسئله می‌پردازد.

سه تصویر عمومی از پناهندگان مرد

تصویر نخست: مردانِ جوانِ مسلمان خطرناکند

نگاه اول مردان جوان مسلمان را خطری برای جوامع اروپایی می‌پندارد. پناهندگان جوان در این دیدگاه احتمالا تروریست‌هایی هستند که به اروپا راه پیدا کرده‌اند. آن‌ها همچنین به صورت مردهایی بی‌تمدنی ترسیم می‌شوند که حقوق زنان را در چارچوب اروپا به خطر می‌اندازند و توانایی خشونت جنسی دارند. این دیدگاه به‌ویژه مورد علاقه گروه‌های راست افراطی است.

در این دیدگاه نیازها و آسیب‌پذیری این مردان نادیده گرفته می‌شود. اتفاقی که چند سال پیش در کلن افتاد باعث شد که محدودیت‌های بیشتری برای همه پناهندگان مرد جوان تصویب شود. به مرور در رسانه‌ها دیده شد که از این پناهندگان با عبارت‌هایی منفی یاد می‌شود؛ عبارت‌هایی مانند شبه‌پناهندگان، پناهندگان اقتصادییا انگل‌های کمک‌های اجتماعی“. هدف از این طبقه‌بندی‌ها این است که شایستگی این افراد در دریافت پشتیبانی اجتماعی زیر سوال رود و از جامعه طرد شوند. در نتیجه اخراج آن‌ها به افغانستان قابل‌پذیرش باشد.

تصویر دوم: پناهندگان مرد، قربانیان منفعلی هستند

در دیدگاه دوم پناهندگان به عنوان قربانیان منفعلی درنظر گرفته می‌شوند که تنها نیازمند کمک و حمایت هستند. از آن‌ها انتظار نمی‌رود که در شرایط مختلف برای خودشان تصمیم بگیرند یا دست به عمل بزنند. به آن‌ها به عنوان کودکانی نگاه می‌شود که بدون کمک نمی‌توانند کاری کنند. این دیدگاه نسبت به مردان پناهنده افغان نیز در گفتمان‌های عمومی بارها و بارها دیده شده است.

تصویر سوم: پناهندگان مرد، سرپرست خانواده‌اند

تصویری که از مردان پناهنده در جزایر یونان دیده می‌شود متفاوت است. این تصاویر دیگر شامل مردان خطرناک تروریست نمی‌شود، بلکه پدران یا برادرانی هستند که از خانواده‌های‌شان حمایت می‌کنند. این تصویر همان تصویر سنتی مرد خانوادهاست که می‌خواهد خانواده و فرزندانش را سلامت به اروپا برساند. این تصویر در رسانه‌ها نیز دیده می‌شود گرچه زیاد به آن پرداخته نشده است.

کسی که ادغام شود شایسته دریافت اقامت است

در این میان راه‌حلی که اروپا در اختیار پناهندگان می‌گذارد ادغاماست. همه مصاحبه‌شوندگان در این پژوهش تحت فشار وضعیت بی‌ثباتشان هستند. آن‌ها می‌خواهند از خانواده‌های‌شان حمایت کنند اما جامعه جدید حکم می‌کند: “اول زبان یاد بگیر بعد کار پیدا کن!” این درحالی است که وضعیت نامطمئن قانونی که در آن هستند و شرایط نامعلوم اقامت‌شان باعث می‌شود نتوانند کار پیدا کنند و درنتیجه نتوانند از خانواده‌های‌شان سرپرستی کنند. آن‌ها همچنین نگران اعضای خانواده‌شان هستند که در افغانستان، ایران یا دیگر کشورهای همسایه به سر می‌برند و آرزو می‌کنند که در آینده بتوانند از آن‌ها حمایت کنند.

نتیجه پژوهش

از پژوهش پیش‌رو چنین برمی‌آید که پناهندگان مرد دوبار به حاشیه رانده می‌شوند: یک‌بار در جامعه جدید به دلیل وضعیت معلق‌شان از نظر قانونی و بار دیگر به دلیل ناتوانی در سرپرستی از خانواده‌های‌شان هم در افغانستان و هم در آلمان (یا اروپا). آن‌ها تلاش می‌کنند که برداشت‌های اجتماعی و سیاسی منفی را از خود دور کنند و تصویری قابل‌قبول و واقعی از خود و زندگی‌شان ارائه دهند. آن‌ها می‌خواهند ثابت کنند که هیچ‌یک از نقش‌هایی که جامعه به آن‌ها داده و رسانه‌ها به آن دامن زده‌اند، نیستند بلکه خودشان هستند، خود واقعی‌شان.

این پژوهش پیشنهاد می‌کند که وضعیت پناهندگان را باید از منظری فرا ملیتی و بینافرهنگی نگریست. آسیب‌های مردان پناهنده نباید نادیده گرفته شود و تنش‌هایی که آن‌ها در آن گرفتارند باید از طریق راه‌حل‌های قانونی رفع شود.

پی‌نوشت: این پژوهش با عنوان Männlichkeit im Spannungsfeld در Zeitschrift für Flucht- und Flüchtlingsforschung چاپ شده است.

Bild: Patrick Pleul/dpa-Zentralbild/ZB