“یهودیستیزی” موضوع تازهای نیست. من هم مثل شما بارها آنرا شنیدهام. تا این اصطلاح به ذهنم خطور میکند، تصاویر از هرطرف هجوم میآورند. از دوران کودکی که شبها ساعت ۹ تلویزیون را روشن میکردیم که اخبار ببینیم گرفته تا همین کریسمس گذشته که سریال “تهران” را نگاه کردم. این تصاویر شلوغ و بههم ریختهاند، بوی جنگ و دود میدهند و من سعی میکنم، برای نوشتن این مقاله هم که شده، به آنها نظم بدهم.
یک تجربه شخصی
من هم مثل خیلیهای دیگر که در خاورمیانه به دنیا آمدهاند، تا اسم “یهودیها” را میشنوم یادم به “اسراییل” میافتد. آنهم نه اسراییل بهتنهایی بلکه به درگیریهای بیپایان بین اسراییل و فلسطین. اولین تصویر برمیگردد به دوران کودکی؛ وقتی که هنوز مهاجرت نکرده بودم به آلمان. شبها بعداز شام اخبار میدیدیم. یکی از روشنترین تصاویری که در ذهنم ثبت شده دویدن جوانان فلسطینی در خیابانها و سنگپرانی آنها به دشمنشان است.
گاهی فیلمهای فلسطینی هم پخش میشدند. آنها هم شبیه به اخبار بودند. همه فیلمها درباره خانوادههای فلسطینی بودند که مورد ظلم و شکنجه قرار میگرفتند. یادم نمیآید که فیلمی درباره خانوادههای اسراییلی پخش شده باشد که آنها هم عزیزانشان را از دست میدادند. یک طرف قضیه همیشه پنهان بود و تنها چیزی که مدام میدیدیم و میشنیدیم “مظلومیت فلسطینیها” بود.
سالها گذشت و این تصاویر تکرار شدند. باورهایی در من، اطرافیان و همنسلانم ایجاد شد که سهمی در انتخاب آنها نداشتیم.
به آلمان مهاجرت کردم. مثل بیشتر شما رفتم کلاس زبان آلمانی. حدود ۲۰ نفر بودیم، صندلیها را دورتادور کلاس چیدیم و دایرهوار نشستیم. همه کنار هم. معلم خواست خودمان را معرفی کنیم. تازه آن موقع بود که متوجه شدم پسری که کنارم نشسته اسراییلی است. با تعجب نگاهی به سرتاپایش انداختم و خودم را کنار کشیدم. دوستم یواشکی درِ گوشم گفت: «دشمن کنارت نشسته!» و هردو خندیدیم.
اما این “شوخی” از کجا سرچشمه میگیرد؟ چرا ما “آن اسراییلی” را دشمن خود میدیدیم و نه بقیه بچههای کلاس را. بعدها فهمیدم که چنین واکنشهایی میتواند نمونهای پوشیده از یهودیستیزی باشند. واکنشهایی که از باورهایی عمیقتر میآیند. باورهایی که به هر دلیلی از کودکی شکل گرفتهاند و باعث میشوند بیآنکه کسی را بشناسیم، او را دشمن بپنداریم. حتی اگر آنرا به صورت جُک و تنها برای خنده گفته باشیم.
در طول ترم بیشتر با “او” و دوستانش همصحبت شدیم. از خودش گفت، از خانواده و دلتنگیهایش. همه بچههای کلاس باهم غذا پختیم، تفریح رفتیم و در کارهای روزمره به هم کمک کردیم. در طول همه این کارها یادمان نبود که چه کسی اهل کجاست و چه دینی دارد. همکلاسیهای اسراییلیام هیچ شباهتی به اخبار و فیلمهایی که از تلویزیون کشورم دیده بودم، نداشتند.
یهودیستیزیِ وارداتی به آلمان
در آلمان با بحث “یهودیستیزیِ وارداتی” روبهرو شدم. یعنی آن نوع دشمنی با یهودیان که از طریق برخی مهاجرین مسلمان به آلمان وارد شده است. حتما ذهن شما هم مثل من به سمت سیل پناهندگان در سال ۲۰۱۵ رفت. بله، درست است؛ بحث یهودیستیزیِ وارداتی همان موقع شکل گرفت و رفتهرفته دامنهدارتر شد.
همانطور که میدانیم، یهودیستیزی در آلمان پیشینه دیگری دارد. دوران هیتلر و نسلکشی نازیها نمونهای خشن و عریان از این ماجراست. طبیعی است که آلمان موضع قدرتمندی دربرابر هر نوع دشمنی با یهودیان بگیرد چون تاریخ نباید به هیچ قیمتی دوباره تکرار شود.
رسانه Mediendienst میگوید که در سالهای اخیر بحث عمومی درباره یهودیستیزی به پناهندگان و مهاجرین هم برمیگردد. تابهحال در برلین شاهد این بودهایم که پرچم اسراییل بارها در تظاهراتها سوزانده شده. این نگرانی وجود دارد که یهودیستیزی از طریق مهاجرت دوباره قدرت بگیرد. اما این خطر چقدر بزرگ است؟ و چگونه میتوان به آن پاسخ داد؟
سینا آرنولد، متخصص قومشناسی، و همکارش یانا کونیگ در سال ۲۰۱۸ از ۲۵ پناهنده سوری، عراقی و افغان نظرسنجی کردند. بیشتر افراد در این پژوهش تعصبات ضدیهودی از خود نشان دادند؛ بااینحال، اظهارات آنها ضدونقیض بود. آرنولد میگوید: «بهسختی میتوان دیدگاه یهودیستیزانه منسجمی را در آنها پیدا کرد. چندنفرشان حتی طرفدار اسراییل هستند.»
اینکه مهاجرت باعث تقویت یهودیستیزی در آلمان میشود یا نه، نیازمند پژوهشهای بیشتری است. آرنولد معتقد است که آمار جرایم و خشونت علیه یهودیان میتواند سرنخی را فراهم کند. وزارت کشور معتقد است که بیشتر اینگونه جرایم توسط افرادی با انگیزههای راست افراطی انجام شدهاند.
خاخام آندریاس ناچاما، مدیر بنیاد توپوگرافی ترور، میگوید که یهودیستیزی وارداتی تاکنون بهندرت در آمار و ارقام نشان داده شده است.
مارینا چرنیفسکی، رییس دفتر مرکزی رفاه یهودیان در آلمان، تاکید میکند که نگرشهای ضدیهودی در تمام بخشهای جامعه دیده میشود و تنها مربوط به راستهای افراطی یا مهاجرین نیست. او به تجربه دوران کاری خود در مدرسههای زاکسن یا تورینگن اشاره میکند. میگوید روزی کسی از او پرسیده: «خب اسراییل دیگر چهکار کرده است؟» او خود و دیگر یهودیان را مسئول رفتارهای دولت اسراییل نمیداند.
فصل مشترک ما
مهاجرت به آلمان و زندگی در شهر چندفرهنگهای مثل برلین امکان همزیستی با مردم کشورهای دیگر را فراهم کرده است. تجربه شخصی من این است که وقتی از دیگران دوریم میتوانیم تصور کنیم دشمنمان هستند یا توهم دوستی با آنها را داشته باشیم. اما وقتی زنی سوری همسایه من است یا دختربچهای اسراییلی دو خیابان بالاتر زندگی میکند و یا گهگاه با همکار روسیام قهوه مینوشم، دیگر همهچیز فرق میکند.
مریم مردانی
Photo by Rolf Zoellner / epd